اسلام شناسی

طالبان و بحران مشروعیت؛ یک بام و دو هوا

دکتر محمود غزالی

یکی از دغدغه های اندیشه های افراطی در جهان اسلام به طورعام وگروه طالبان به طور خاص این است که همواره تلاش می کنند تا عملکردهای خویش را توجیه دینی کنند؛ به همین لحاظ گاهی برای توجیه کارنامه های خویش مجبور می شوند که از دایره مذهب احناف که مدعی پیروی از ان اند، خارج شوند در حالیکه سایرین را بخاطر مخالفت با مذهب احناف می کشند وبا تیزاب نابود می کنند. به گونۀ مثال در نخستین روزهای پدید آمدن این گروه تقریبا بیست وپنج سال پیش این گروه فتوانامه‌ای صادر کردند و در آن گفتند: که حکومت اسلامی مجاهدین، حکومت فاسقان است وامام مسلمانان به فسق عزل می شود. نتیجه این صغرا و کبری شان این بود که حکومت مجاهدین مشروعیت ندارد و امام آن که استاد ربانی بود از امامت بخاطر فسق معزول است. با چنین سخنی تمام جنگ ها و جنایت های خویش را جهاد دانستند و کشته شدگان شان را شهید پنداشتند.

این درحالی است که درمذهب احناف آنگونه که در متن شرح عقاید نسفی آمده است، می گوید: (ولا ینعزل الامام بالفسق) یعنی امام مسلمانان اگر مرتکب فسق شود از امامت عزل نمی گردد. حالا پرسشی که مطرح می شود این است که طالبان عزل امام به فسق را از کجا درآوردند؟ در پاسخ باید گفت: در این زمینه وقتی نتوانستند از مذهب احناف برای جنگ های خویش توجیه دینی دست و پا کنند، از مذهب خارج شده و از اندیشه سیاسی مذاهب فقهی و فرقه های دیگر از جمله خوارج استفاده کردند. چنین ترفندی تنها راه و رسم طالبان نیست بلکه همه جریان های تکفیری از قرآن و سنت و مذهب تا زمانی پیروی می کنند که با خواهشات نفسانی و تمایلات سیاسی شان همراه و هماهنگ باشد. هرگاه آن را مانع خواسته های خود دیدند، خیلی به سادگی از مذهب خارج می شوند که چنین کاری را می توان تلاعب و بازیچه قرار دادن مذهب معرفی کرد که اگر حکومت اسلامی واقعی وجود داشته باشد، مجازات چنین کاری تعذیر دارد.

قیام در برابر شما (طالبان) و نه گفتن به ظلم و ستم‌تان در برابر مرد و زن این کشور، در حقیقت قیام در برابر دزدان و اشغال گران و رهزنانی است که می‌خواهند هست و بود مردم را به تاراج ببرند؟ و هرکسی که در برابر چنین دزدان و اشغال گران و جنایت کاران قیام کند، جهاد است و کسانی که کشته می شوند به تعبیر حدیث شریف سردارشهیدان به حساب می آیند انجا که رسول خدا می فرمایند: (أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ) «بهترين جهاد گفتن سخن حق در برابر حاکم ستمگر است» وکسانیکه در دفاع از چنین حکومت ظالم وستمگر می میرند حرام می‌میرد.

در این روزها هرگاه سخن از مقاومت ومبارزه دربرابر ظلم وستم طالب گفته می شود ملاهای بی سواد و کم سواد به مردم می گویند که طالبان حکومت اسلامی ایجاد کرده و قیام در برابر حکومت اسلامی جایز نیست.

بیایید این سخن را سبک وسنگین کنیم.

اولا: این پرسش را باید از طالبان کرد که اگر قیام در برابر حکومت اسلامی جایز نیست شماها بیست وپنج سال پیش به کدام دلیل شرعی در برابر حکومت اسلامیی که شورای اهل حل وعقد آن را مشروعیت بخشیده بود، و اکثر احزاب اسلامی افغانستان که درجهاد در برابر شوروی شرکت کرده بودند در آن حکومت حضور داشتند و آن حکومت دستآورد جهاد مقدس مردم افغانستان بود، قیام کردید؟

ثانیا: طالبان کرام وپیروان لئام! ایا این را می دانید که مشروعیت دینی وسیاسی یک نظام دراسلام با توپ و تانک و انتحار به دست نمی آید، بلکه آنچه به حکومت اسلامی مشروعیت می بخشد، رای مردم است، آیا شما به وسیله رأی مردم به حکومت تکیه زده اید؟ اگر زده اید کدام مردم به شما رأی دادند وچه وقت این رأی گیری صورت گرفته است؟ واگر رأی ندادند چگونه شما مشروعیت پیدا کردید؟ بناً شما گروهی هستید که خواستگاه مردمی نداشته و به رای مردم هم به حکومت نرسیده اید؛ لذا نه مشروعیت دینی دارید و نه سیاسی. پس قیام در برابر شما و نه گفتن به ظلم و ستم‌تان در برابر مرد و زن این کشور، در حقیقت قیام در برابر دزدان و اشغال گران و رهزنانی است که می‌خواهند هست و بود مردم را به تاراج ببرند؟ و هرکسی که در برابر چنین دزدان و اشغال گران و جنایت کاران قیام کند، جهاد است و کسانی که کشته می شوند به تعبیر حدیث شریف سردارشهیدان به حساب می آیند انجا که رسول خدا می فرمایند: (أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ) «بهترين جهاد گفتن سخن حق در برابر حاکم ستمگر است» وکسانیکه در دفاع از چنین حکومت ظالم وستمگر می میرند حرام می میرد.

نوشته های هم‌سان

هم‌چنان بنگرید
Close
Back to top button