سیاست

موفقیت تازه دیپلوماسی امریکا در افغانستان؛ و ناکامی دیپلماسی روسیه

نویسنده: آندری سیرینکو، رییس مرکز مطالعاتِ پالیسی افغانستان در روسیه

برگردان به فارسی: آریاپرس

آندری سیرینکو، رییس “مرکز مطالعاتِ پالیسی افغانستان” در روسیه، اخیراً مقالۀ را تحت عنوان “موفقیت تازه دیپلوماسی امریکا در استقامت افغانستان؛ و ناکامی دیپلماسی روسیه” به نشر رسانده که در آن پالیسی امریکا و روسیه در قبال افغانستان به بررسی گرفته شده است.

این مقاله پس از ملاقات های تام ویست، نمایندۀ خاص دولت امریکا با اعضای “شورای عالی مقاومت برای نجات افغانستان” که اخیراً در ترکیه ایجاد گردیده است، نوشته شده است.

سیرینکو مقاله‌اش را با تذکری در مورد جلسات تام ویست با اعضای شورای عالی مقاومت آغاز می‎‌کنند. او تذکر می‌دهد که تا هنوز معلومات دقیق درباره جزییات و نتایج این ملاقات در دسترس نبوده، اما این تماس رسمی را می‌توان یک حادثه نامید. معلوم‌دار است که امریکایی‌ها با کهنه کاران سیاست افغانستان که فعلاً در خارج از این کشور بسر می‌برند، قبل از این نیز گفتگو های داشته اند، اما این ملاقات ها پنهانی و بیشتر غیر رسمی بوده اند. سیرینکو معتقد است که ملاقات ها و تماس های کنونی تام ویست پیام‌آور آغاز “بازی جدید آمریکا در افغانستان” می باشد.

به عقیدۀ سیرینکو بازی کنونی در دو جهت صورت خواهد گرفت: تعامل با طالبان و داشتن روابط با اپوزیسیون ضد طالبان. امریکایی‌ها  به این ترتیب ابتکار عمل را در “بازی بزرگ افغانستان” یک‌بار دیگر به دست خویش گرفته و دیگران را (به شمول روسیه و چین) وادار می‌سازند تا در آخر صفِ برنامه های پیروزمندانۀ واشنگتن “پایین و بالا” بروند.  

در این مقاله همچنان به روابط روسیه با طالبان پرداخته شده است. آقای سیرینکو معتقد است که علی‌الرغم تلاش ها و پافشاری های ضمیر کابلوف و تیم همکارانش، نه تنها نمی توان طالبان را متحدان قابل اعتماد کرملین محسوب کرد، بلکه آنها اصلاً متحدی برای فدراسیون روسیه شده نمی‌توانند.

سیرینکو در این مقاله به انتقاد از پالیسی وزارت خارجۀ روسیه در قبال افغانستان می‌پردازد که با نادیده گرفتن جبهه مقاومت ملی (و مجازی خواندن این جبهه از جانب کابلوف) فرصت منحصر به فرد همکاری با جدی‌ترین گروه مخالف طالبان از دست روسیه هدر رفت.

در این مقاله تصریح شده است که  ایالات متحده امریکا به تدوین توازن جدید میان نیروهای مختلف در پروسه سیاسی افغانستان آغاز کرده و قرار است مدیریت و تامین ارتباط با اعضای پر نفوذ این نیروها را نزد خویش داشته باشد و به این ترتیب نقش میانجی‌گر “صادق را در بازی افغانستان” بازی کند. روسیه و همچنان چین وادار ساخته خواهند شد تا به طرح تازۀ اشنگتن برای افغانستان واکنش نشان دهند؛ این دو کشور باید عجله نمایند تا از قافله عقب نمانند، گرچه هویداست کسی‌که به دنبال قافله می رود، معمولا دیرتر به مقصد می‌رسد.

در این مقاله همچنان به روابط روسیه با طالبان پرداخته شده است. آقای سیرینکو معتقد است که علی‌الرغم تلاش ها و پافشاری های ضمیر کابلوف و تیم همکارانش، نه تنها نمی توان طالبان را متحدان قابل اعتماد کرملین محسوب کرد، بلکه آنها اصلاً متحدی برای فدراسیون روسیه شده نمی‌توانند.

سیرینکو در این مقاله به انتقاد از پالیسی وزارت خارجۀ روسیه در قبال افغانستان می‌پردازد که با نادیده گرفتن جبهه مقاومت ملی (و مجازی خواندن این جبهه از جانب کابلوف) فرصت منحصر به فرد همکاری با جدی‌ترین گروه مخالف طالبان از دست روسیه هدر رفت.

به اعتقاد نویسندۀ این مقاله در نتیجۀ این محاسبات اشتباه روسیه در حال حاضر فاقد هر نوع  میکانیزم تازه، قابل پذیرش و استراتیژیک برای پیاده نمودن طرح های خویش در افغانستان می‌باشد. سیرینکو می‌نویسد معقول به نظر نمی‌رسد که حامد کرزی را که عملا در کابل تحت نظارت طالبان قرار داشته و دیگر یک مهره سوخته به شمار می‌رود، سرمایۀ سیاسی مسکو دانست. بلی، شکی نیست که کرزی “دوست کلان” و شریک تجاری  ضمیر کابولوف است؛ اما او شخصی نیست که به درد مسکو بخورد. اتکای وزارت خارجه روسیه بالای طالبان و همچنان بالای کرزی، هردو نادرست است و سبب بازنده شدن روسیه در “بازی افغانستان” خواهد گردید.

نویسنده در ادامه به نقش امریکا در شرایط فعلی افغانستان پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که واشنگتن در حال حاضر توانسته است تقریبا تمام ابزار عمده سیاسی را در افغانستان به دست بیاورد. این ابزار می‌تواند واشنگتن را به موقف “مدیر” اساسی در “بازی افغانستان” برگرداند.

ملاقات های تام ویست با نمایندگان شورای عالی مقاومت در ترکیه موقف سیاسی این شورای مخالف طالبان را ناگهان بالا برد. این‌گونه دید و وادید ها بدون شک هشدار دهنده است به طالبان، و گوش‌زدیست برای شان که “ماه عسل” شان در کابل رو به اختتام می‌باشد. رهبران “ملاهای خشن” (طالبان) درک می کنند که واشنگتن شرایط را برای معادله جدید در افغانستان آماده می سازد، و کوشش خواهند کرد تا “رضایت” واشنگتن را به دست بیاورند.

در اخیر آقای سیرینکو به دولت روسیه هشدار می‌دهد که در شرایط فعلی دیپلومات های روسیه فقط می‌توانند تماشاگر مرحلۀ جدید “بازی بزرگ در افغانستان” باشند، چون نقش های عمده در این “نمایشنامه” را بازی‌گران موفق‌تر و موثرتر قبلاً به دست گرفته اند.

آنچه اما در این مقاله به آن پرداخته نشده است، محتوای “بازی بزرگ جدید افغانستان” است. آیا سناریوی ناامن سازی سرحدات جنوب روسیه از طریق گسیل گروه های تندرو و دهشت افگن به کشور های آسیای میانه که متحدین استراتیژیک و هم‌چنان پاشنۀ آشیل روسیه محسوب می‌گردند، زیرا ظرفیت بزرگی برای پذیرش اندیشه های افراطی در میان جوامع این کشور ها وجود دارد، شامل این “بازی بزرگ جدید افغانستان” است؟ گذر زمان به این پرسش پاسخ خواهد داد.

نوشته های هم‌سان

Back to top button