پنج حادثه و حماسه علیه طالبان درشمالی و شمال هندوکش (میزان ۱۳۷۵ الی سنبله ۱۳۷۸)
مولانا محمدعبدالله

پس از نشر مطلب «شمالی، خط مقدم جنگ و قربانی آزادیخواهی»؛ دوستانی در باره حملات و شکست های طالبان، پاکستانیها، القاعده و گروه های تروریستی همدست آنها در مقاومت اول نظریات متفاوت داشتند و پرسشهایی را مطرح کردند که مرا واداشت تا دراین باره بیشتر تدقیق نموده و فشرده آنرا با شما شریک نمایم.
طالبان و همدستان خارجی شان در پنج سال اول حاکمیت شان دهها حمله بزرگ بر مواضع مقاومت داشتند که در بیشتر آنها به شکست و تلفات سنگین مواجه شدند؛ از جمله سه حمله گسترده آنها در شمال پایتخت و دو تهاجم سرتاسری بر ولایات شمال و شمال شرق کشور برجستهتر بود که هر کدام از این حملات با ضد حملهها و قیامهای مردمی مواجه شدند که در نتیحهای این ضد حملات و قیامها هزارن تن از طالبان کشته شدند و صدها تن از آنها به شمول نظامیان پاکستانی و تروریستان خارجی اسیر نیروهای مقاومت گردیدند.
اول- هجوم و شکست طالبان بر شمالی در ماه میزان ۱۳۷۵
طالبان پس از اشغال کابل، برکوهدامن، پروان، کاپیسا و ورودی درهٔ پنجشیر حمله کردند که به اثر ضدحمله نیروهای مقاومت؛ شکست سختی را متحمل شدند. پروان، کاپیسا و کوهدامن آزاد شد و خط نبرد برای مدتی در پل صوفیان و حسین کوت کابل مستقر گردید. صدها تن از متجاوزین کشته شدند و صدها تن دیگر به دست نیروهای مقاومت اسیر گردیدند که بیش از سه صد اسیر را به پنجشیر انتقال دادند.
تا اواسط زمستان همان سال، چندین جنگ شدید در کوهدامن و پروان واقع شد که نیروهای مقاومت نیز تلفات شدید داشتند.
دوم- تسلیمی جنرال عبدالملک به طالبان و سقوط شمال کشور ۱۳۷۶
جنرال عبدالملک پس از کشته شدن برادرش رسول پهلوان، در فکر انتقام از جنرال دوستم شد و با طالبان ارتباط برقرار کرد. محمد اسماعیل خان فرمانده جبهه بادغیس توسط نیروهای جنرال ملک و گل محمد پهلوان در ۲۹ثور ۱۳۷۶ باز داشت و با ۷۰۰تن از نیروهایش به طالبان تسلیم داده شد، طالبان وارد ولایات فاریاب، جوزجان، سرپل و بلخ گردیدند؛ جنرال دوستم به خارج از کشور فرار کرد، شماری از فرماندهان محلی ولایات کندز ولسوالی های راغ و یفتل بدخشان به طالبان اعلام تسلیمی کردند و طالبان در مدت چند روز تا نزدیک فیض آباد مرکز ولایت بدخشان پیشروی کردند.
- پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی طالبان را به رسمیت شناختند.
- محمدظاهر، شاه سابق تسلط طالبان بر شمال کشور را عامل وحدت افغانستان خواند و برای آنها پیام تبریکی ارسال کرد.
- گوهر ایوب وزیرخارجه پاکستان اعلامیه داد که احمدشاه مسعود عنقریب دستگیر خواهد شد.
- حامد کرزی وشماری از تکنوکراتان طرفدار طالبان، اقدام به تصرف نمایندگی افغانستان در سازمان ملل متحد و سفارت افغانستان در امریکا کردند که سفار ت مسدود شد اما بر تصرف نمایندهگی سازمان ملل موفق نشدند.
- فعالین مقاومت و دوستان فرمانده مسعود پیام میدادند که قضیه افغانستان ختم است، زمینه خروج اورا مساعد میکنند و باید از افغانستان خارج شود، اما احمدشاه مسعود مصمم و با روحیه ایستادگی کرد و به پیام دهندگان اطمینان داد که طالبان و پاکستانیها شکست میخورند.
- احمد شاه مسعود منحیثفرمانده کل نیروهای مقاومت ذریعه مکالمه رادیویی با جنرال عبدالملک؛ نیات و برنامههای پاکستان وطالبان را برایش تفهیم کرد و موصوف را وادار به ایستاده گی علیه آنها کرد.
- حملات و قیام عمومی بتاریخ ۶ جوزا علیه طالبان در ولایات شمال و شمال شرق آغاز گردید، طالبان، القاعده وپاکستانیها شکست خوردند، هزاران تن شان کشته و اسیر شدند و طبق برخی گزارشات آن زمان، بیش ازده هزار اسیر طالبان توسط نیروهای جنرال ملک در دشت لیلی کشته شدند.
- احمد شاه مسعود میان جنرال ملک وعبدالرشد دوستم مصالحه کرد و جنرال ملک رهبری جنبش ملی را عهده دارشد.
سوم- تسلیمی جنرال عبدالبصیر سالنگی به طالبان در ماه جوزای ۱۳۷۶
جنرال بصیر سالنگی که در آن زمان به حیث فرمانده جبهه سالنگ تعیین شده بود با چندتن معدود از فرماندهان پروان به طالبان تسلیم شد، طالبان را در قرارگاه مرکزی سالنگ جابجا کرد و طی مکالمه مخابرهیی ازاحمدشاه مسعود خواست که به طالبان تسلیم شود.
- آن عده از فرماندهان سالنگ و پروان که با تسلیمی جنرال بصیرسالنگی مخالف بودند؛ تونل سالنگ را انفجار دادند و با نیروهای شان در ارتفاعات سالنگ ها مسقر شدند و یا به پنجشیرعقب نشینی کردند، اما طالبان از مسیر سالنگ به خنجان و شهر پلخمری وارد شدند.
- چند روز بعد از تسلیمی جنرال ملک و جنرال بصیرسالنگی؛ طالبان به دهنه پنجشیر رسیدند و همچنان از مسیر جلریز وسیاه خاک، ولسوالی های سیغان، کهمرد و مرکز ولایت بامیان را تصرف کردند.
- با آغاز قیام عمومی در شمال و شمال شرق؛ در پروان، کاپیسا وشمال کابل نیز قیام عمومی وحملات منظم آغاز گردید که تلفات سنگین به طالبان وارد شد.
- شمار اسیران طالبان وهمدستان آنها به دست نیروهای مقاومت در شمالی به ۷۰۰ تا ۸۰۰ تن میرسید وصدها تن آنها کشته شدند.
- شماری از نیروهای شکست خورده طالبان وپاکستانی ها از ولایات شمال به بغلان رفتند و با همکاری فرماندهان محلی کندز، توانستند که بار دوم مرکز ولایت کندز را تصرف کنند و تا سال ۱۳۸۰ در آن ولایت استقرار داشتند و از طریق هوا اکمال میشدند.
- در اواخر ماه جوزا، شهر پلخمری از تصرف طالبان آزاد شد و در حدود ۵۰۰ طالب به دست نیرهای مقاومت اسیر گردید وبخشی از قوای طالبان به بغلان مرکزی و ولایت کند رفتند، نیروهای طالبان مستقر در کندز، از مسیر ایرگنگ وتاشقرغان به ولایت بلخ حمله کردند و تا مناطق حیرتان پیشروی کردند که قتل عام هایی را در آن زمان انجام دادند و اما در نهایت شکست خوردند.
چهارم- تسلط طالبان برشمال کشور وقتل عام مردم مزار شریف در ماه اسد۱۳۷۷
پس از آزادی ولایات شمال و شمال شرق از اشغال طالبان، مرکز دولت اسلامی در ولایت بلخ مستقر گردید که بعد از سقوط خطوط جبهه فاریاب، طالبان بتاریخ ۱۷ اسد ۱۳۷۷ شهر مزار شریف را تصرف کردند و با ولایت کندز وصل شدند، ولایت تخار، ولسوالی های یفتلها و راغ ولایت بدخشان نیز به تصرف طالبان در آمد.
- طالبان در نخستین روز ورود به ولایت بلخ؛ سرقنسل، سکرتر، هشت دیپلومات ایرانی و یک خبر نگار صدا و سیما را در قنسلگری ایران مقیم مزار شریف کشتند.
- قتل عام باشنده گان مزارشریف بتاریخ ۱۷ اسد آغاز گردید، هر چند ملاعمر رهبر طالبان دستور سه روزه قتل عام را داده بود اما ملامنان نیازی والی طالبان در بلخ ده روز به کشتار عام ادامه داد که هشت هزار الی ده هزار تن از مردم بیدفاع شهر مزار شریف که بیشترشان هزاره و شیعه بودند به قتل رسید.
- طالبان همزمان چندین حمله شدید را در جبهه شمالی آغاز کردند که شکست خوردند.
- طالبان با نیروی زیادی از مسیر اندرابها بر کوتل خاواک حمله کردند که با مقاومت شدید مواجه شدند.
- در جریان حمله طالبان بر کوتل خاواک؛ فرماندهان اندراب بر کاروان کمکی نیروهای طالبان حمله کرده و در منطقه پلحصار شَق ایجاد کردند که صدها تن از نیروهای طالبان کشته و اسیر شد، صدها واسطه نقلیه شان حریق ویا به تصرف نیروهای مقاومت اندراب در آمد و تا نزدیک ولسوالی های خنجان و ولسوالی های خوست، برکه و نهرین ولایت بغلان از اشغال طالبان آزاد شد.
- بدخشان وتخار توسط قیامهای عمومی و حملات نیروهای مقاومت آزاد شد.
- قیام های عمومی در ولایات سمنگان، بلخ، بامیان، سرپل، فاریاب و غور صورت گرفت که منتج به آزادی شمار زیادی از ولسوالیها گردید و هستههای مقاومت در بلخاب و سانچارک سرپل، کوهستان وگرزیوان فاریاب، دره صوف سمنگان، تیوره، چارسده و مرغاب ولایت غور ایجاد گردید.
پنجم- شکست طالبان در شمالی و آغاز سیاست زمین سوخته در ماه اسد۱۳۷۸
در رابطه به این موضوع چند روز پیش مطلبی را نشر کردم و لینک آنرا شریک مینمایم.
https://ariapress.org/vfn6
پی نوشت:
- مردم ولایت بامیان توسط طالبان یک بار در بهار ۱۳۷۸ و باردگر مردم مرکز بامیان و ولسوالی یکاولنگ در زمستان ۱۳۷۹ قتل عام شدند که گفته میشود تنها در یکاولنگ ۳۰۰ تن به قتل رسیدند.
- بخاطر دقت بیشتر با شماری از فرماندهان و مقاومتگران ذیدخل، شماری از مسئولین اطلاعات وقت، فعالین رسانهیی و فرهنگی و شماری از خانوادههای شهدای آن حوادث مصاحبه گردید و به منابع چاپی چون هفته نامه پیام مجاهد، سایت آریاپرس، ویادداشت های مرتبط مراجعه شده است.