آریاپرس

نمایشگاه «ماموریت افغانستان» که اختصاص به ماموریت نظامی کانادا در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ دارد، به تاریخ ۹ سپتامبر در موزیم نظامی شهر کینگستون کانادا برگزار گردید. این نمایشگاه قرار است تا تاریخ ۱۱ نوامبر به روی علاقمندان باز باشد.
روری کوری مدیر این موزیم در مورد انگیزهای راه اندازی این نمایشگاه طی تماسی با آریاپرس گفت: ما معتقدیم که یادآوری فداکاریهایی که سربازان ما برای آزادی جهانی انجام دادهاند، مهم است. مأموریت افغانستان بخش مهمی از تاریخ ما بود و از طریق رسانهها و تجربیات شخصی بر نسلی از کاناداییها تأثیر گذاشت. درصد زیادی از کاناداییها کسی را میشناسند که در افغانستان خدمت کرده است و با 40000 کانادایی که در افغانستان تا همین چند سال قبل خدمت میکردند، گفته میتوانم که مأموریت کانادا در افغانستان هنوز یک تاریخ زنده است. ما میخواهیم مطمین گردیم که خدمات آن سربازان در حالی که هنوز با ما هستند، به رسمیت شناخته شده و قدردانی میشود.
مأموریت نظامی کانادا در افغانستان در سال ۲۰۱۴ خاتمه یافت اما اینک ده سال پس از پایان آن مأموریت، صدای سربازانی که در آن جنگ حضور داشتند هنوز خاموش نشده است. بسیاری از آنان که از میدانهای نبرد بازگشتند، اکنون با زخمهای آشکار و پنهان جنگ زندگی میکنند؛ از اندامهای از دسترفته گرفته تا رنجهای عمیق روانی. اما شاید پرسش بزرگتر برای آنان این باشد: «چرا ما به آن جنگ فرستاده شدیم؟ آیا حضور ما در افغانستان واقعاً برای مردم آن کشور سودمند بود؟»
آغاز امیدها
در اکتوبر ۲۰۰۱، کانادا به یکی از نخستین کشورهای عضو ائتلاف جهانی علیه تروریسم بدل شد. هدف روشن بود: نابود کردن پناهگاههای امن گروه طالبان و القاعده، کمک به بازسازی افغانستان و حمایت از مردمی که دههها جنگ آنان را در فقر و ناامنی فرو برده بود[1]. بیش از چهل هزار سرباز کانادایی طی ۱۳ سال در افغانستان خدمت کردند که بزرگترین اعزام نیروهای کانادایی پس از جنگ جهانی دوم بود.
نیروهای کانادایی در افغانستان در کنار این که عملاً در جنگ بر علیه تروریزم فعال بودند، در مناطقی که حضور داشتند در قالب تیمهای بازسازی ولایتی (PRT) برای جوامع محلی فعالیتهای خدماتی از قبیل اعمار جادهها، مکاتب، شفاخانهها و در سطح ملی به دولت افغانستان در قسمت آموزش نیروهای نظامی افغانستان، پولیس ملی، کارمندان زندانها و همچنان کمک به نهادهای خیریه و مؤسسات غیردولتی نیز مشغول بودند.
هزینههای سنگین
اما این مأموریت برای کانادا بهای بسیار سنگینی داشت. ۱۵۷ سرباز و یک دیپلمات جان باختند. هزاران نفر دیگر زخمی شدند و صدها سرباز امروز با آسیبهای روانی و اختلال استرس پس از سانحه دست و گریباناند. برای بسیاری از این سربازان، پایان مأموریت در افغانستان به معنای آغاز جنگی خاموش در درون خود بود.
روری کوری میگوید: «حالت سربازانی که در افغانستان خدمت کرده اند در دوران پس از طالبان، بسیار پیچیده است؛ برخی احساس میکنند که تلاشها و فداکاریهای آنها هدر رفته است. برخی احساس میکنند که اکنون بیش از هر زمان دیگری به رسمیت شناختن نقش کانادا در افغانستان اهمیت دارد، زیرا بسیاری از این سربازان با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم میکنند.»
کوری به این عقیده است که «تمرکز بر تلاشهای آنها به آنها کمک میکند تا احساس ارزشمندی و احترام کنند.»

پرسشهای امروز
امروز، وقتی سربازان بازنشسته یا جانباز کانادایی به گذشته نگاه میکنند، با پرسشی اساسی روبهرو میشوند: آیا قربانیهای ما ارزشش را داشت؟ آنان شاهد بودند که چگونه طالبان دوباره در افغانستان قدرت گرفتند، همان گروهی که مأموریت اصلی کانادا و متحدانش، سرنگونی آن بود. اکنون طالبان با سیاستهای سختگیرانه و استبدادی، بهویژه علیه زنان و دختران، دوباره افغانستان را در تاریکی فرو بردهاند؛ زنان از تحصیل و کار محروماند و آزادیهای مدنی به شدت سرکوب میشود.
برای سربازان کانادایی که در دشتهای قندهار و هلمند برعلیه طالبان جنگیده اند، دیدن بازگشت طالبان به قدرت سؤالی تلخ ایجاد کرده است: آیا خون همسنگران ما بیثمر ریخته شد؟ آیا سالهای از عمر خود را که وقف مأموریت نظامی در افغانستان کردیم، به هدر رفته اند؟
واقعیت این است که امروز نیز در برابر طالبان نبرد جریان دارد، هنوز هستههای مقاومتگران در افغانستان هستند که نبردی را که روزی سربازان کانادایی در دشتهای هلمند و قندهار انجام میدادند، اینک در کوهها و درههای افغانستان به پیش میبرند. این تداوم مبارزه نشان میدهد که مأموریت کانادا هرچند پایان یافت، اما نبرد برای آزادی و عدالت در افغانستان هنوز جریان دارد. پرسش سربازان کانادایی شاید نه تنها پرسشی شخصی، بلکه پرسشی جهانی است: چگونه باید از کسانی حمایت کرد که در برابر استبداد و تروریسم میجنگند؟
زخمهای ناپیدا
برای کانادا، ماموریت افغانستان فقط یک تجربه نظامی نبود؛ بلکه زخمی بر حافظه جمعی این کشور است. امروز، سربازان بازگشته بین غرور خدمت و تلخی پرسشها زندگی میکنند. آنها در کنار مردم افغانستان ایستادند، اما آیندهای که برای آن جنگیدند هنوز محقق نشده است. برای بسیاری از کهنه سربازان، پایان نبرد به معنای پایان مبارزه نبود – نبرد به شکل تروما، فقدان و زخمهای نامرئی که مدتها پس از بازگشت به خانه باقی میمانند، ادامه دارد. برای کهنه سربازانی که با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم میکنند، حمایت و منابع از طریق پروگرام سلامت روان و تندرستی | امور کهنه سربازان کانادا در دسترس است. شاید یادآوری این ماموریت برای کانادا فقط نگاهی به گذشته نباشد، بلکه دعوتی برای تأمل در مورد مسئولیتهای فعلی و آینده ما در جهانی باشد که هنوز سایه طالبان و گروههای افراطی بر آن سایه افکنده است.
[1]. https://www.veterans.gc.ca/en/remembrance/wars-and-conflicts/afghanistan




