ویژه بانوان

زنان افغانستان و هشتم مارچ

خجسته الهام

بعد از توافق بن و ایجاد حکومت انتقالی در حدود بیست و یک سال قبل درافغانستان، یک سلسله تغییرات در وضعیت زنان ایجاد شد و گویا افسانه‌ی فرصت‌های برابر کم کم به واقعیت نزدیک می‌شد. سازمان‌های حمایت از زنان رنگ و رونق گرفتند و توجه به وضعیت زنان ظاهراً از اولویت‌های حکومت به شمار می‌رفت. کم کم مطابقت با برنامه‌های جهانی در راستای کاری حکومت قرار گرفت و از روز های خاص مربوط به زنان مانند هشتم مارچ – روز همبستگی زنان جهان – و بیستم نوامبر- روز منع خشونت علیه زنان- و امثالهم طی مراسم با شکوه ولی هم‌چنان پر از برنامه‌های ظاهری و میان‌تهی تجلیل به عمل می‌آمد. این تجلیل های شان‌دار از مناسبت های مربوط به زنان در حالی که صورت می‌گرفت که هیچ نوع برنامه های بنیادین و راه کارهای که بتواند به دست آورد های پایدار برای حقوق زنان منجر شود، در کشور وجود نداشت.

زنان نیز پس از تجربه‌های تلخ دوران گذشته، از این فرصت ایجاد شده با ولع و هیجان استفاده می‌کردند. حتا از پرداختن سرسری به موضوعات پر اهیمت نیز می‎خواستند، به شیوه‌ی خود به نفع خودشان استفاده کنند. آنان پیهم به دنبال کسب فرصت‌ها بودند و ازهرفرصت کوچک به عنوان یک سکوی پرش برای به دست آوردن حقوق اساسی‌شان استفاده می‌کردند. هرچند بسیاری از فرصت‌های ایجاد شده، قدرت توانمندسازی جدی زنان را نداشت و فقط به صورت کوتاه مدت می‌توانست فرصت‌های حمایوی برای آنان پنداشته شوند، اما در بدبینانه‌ترین حالت، موجودیت‌شان بهتر ازعدم موجودیت‌شان تصور می‌شد.  

 مهم‌ترین و درعین‌حال قابل‌دسترس ‌ترین فرصت‌ها برای زنان در بخش‌های قضا، پزشکی و هم‌چنان آموزشی و پرورش فراهم شده بود. زنان به صورت گروهی تمایل فراوانی به این حرفه‌ها نشان می‌دادند، متقاضیان این حرفه‌ها نسبت به تمامی مشاغل دیگر زیاد بودند. واما آنان در پهلوی پرداختن به حرفه‌های پر رقابت مانند پزشکی و قضا در هربخشی که دسترسی ساده و عاجل‌شان را تضمین می‌کرد، تلاش می‌کردند تا راه یافته و از امتیازات آن برای مشارکت در اجتماع مستفید شوند. حتا مشاغل چالش برانگیزبخش‌های تخنیکی که تا سالیان سال زنان در آن نامشهود بودند، کم کم به زنان به عنوان امتیازهای که بایست برای به دست آوردنش تلاش کنند، تبدیل شده بود و آنان در این بخش‌ها نیز به رقابت می‌پرداختند و تا اندازه‌ی موفق نیز بودند.

طی بیست سال گذشته قوانین و مقررات گوناگونی در حمایت از زنان به تصویب رسید که هرچند تمسک به آنان چندان قابل توجه نبود و دراکثر موارد نادیده گرفته می‌شدند، ولی روی‌هم رفته می‌توانست در بعضی از موارد به زنان مفید واقع شود مانند پالیسی افزایش مشارکت زنان در خدمات ملکی که با افزودن پنج نمره امتیازی به مجموع نمرات نتایج آزمون‌های پروسه استخدام زنان، به آنان فرصت راه‌یابی به ادارات دولتی را بیش‌تر فراهم می‌کرد. به این منوال زنان روز به روز با شوروهیجان بیش‌تر برای رسیدن به فرصت‌های برابر کوشش می‌کردند. هرچند فرصت‌های برابر هم‌چنان یک افسانه باقی مانده بود و حتا زنان هم دراکثر موارد به شکل منصفانه به آنچه مستحق بودند، نمی‌رسیدند و این موضوع تساوی جنسیتی را در افغانستان به یک موضوع قابل تمسخر مبدل ساخته بود، ولی با آنهم امید به آینده و امید به رسیدن به جامعه‌ی ایده آل در میان زنان افغانستان بیش‌تر از مردان دیده می‌شد. زنان با وجود تبعیض و خشونت جنسیتی و با وجود موانع به مراتب فراوان‌ترازمردان، همواره سعی داشتند بیش‌تر به اهداف‌شان نزدیک شوند.

پس ازسقوط جمهوریت، زنان یک‌باره از صحنه محو شدند. بدیهی است از همان آغاز، برای حمایت از زنان برنامه‌های زیربنایی مدنظر گرفته نشده بود. توجه جامعه‌جهانی آن‌قدر که به تکمیل پروژه‌ها در افغانستان معطوف بود، به حمایت جدی و همه جانبه در هرحالت اززنان نبود. برای همین با سقوط رژیم، زنان مثل همیشه با تلاش‌های بیست ساله شان برای به دست آوردن فرصت‌های برابر، به عقب رانده شدند و از هیچ فرصتی مستفید نشدند.

زنان با آنکه موازی با سقوط حکومت قبلی از متن به حاشیه رانده شدند، امید و آروزهای آن‌ها برای دستیابی به یک نظام و جامعه‌ی انسانی هم‌چنان در وجودشان زنده بود و این موضوع باعث شده بود که در مقابل طالب بایستند و طالبان را هر روز با چالش‌های جدی‌تر و جدیدتر مواجه سازند. مقابله زنان با طالبان ارچند در گروه‌های کوچک، به طالب کور گره‌های بزرگی ایجاد کرده است که بدون اعمال خشونت نمی‌توانند از پس‌آن بربیایند. اما خشونت طالبان به زنان معترض، دستگیری، توهین و تحقیر آنان هیج کدام نتوانست و نمی‌تواند زنان را از خواستن حق‌شان بازدارد. خوشبختانه این حق خواهی در همه جنبه‌ها قابل دید، شجاعانه و بی‎پیشینه است. از دادخواهی برای حق‌کار گرفته تا تلاش برای برگزاری مراسم‌ویژه و به این شیوه تفهیم حق‌خواهی عمومی به طالبان. اکنون که در آستانه‌ی هشتم مارچ – روز جهانی همسبتگی زنان جهان – قرار داریم، زنان افغانستان آگاهانه از عدم حمایت طالبان و امکان ایجاد رعب و وحشت در میان زنان، خواستار راه اندازی برنامه‌های ویژه به مناسبت این روز استند. این برنامه و هم‌چنان برنامه‎های قبلی ایستادگی و آگهی‌دهی می‌تواند به طالب بفهماند که ایستادگی زنان افغانستان تا رسیدن به حقوق شان ادامه خواهد داشت و زمینه خفه کردن صدای زنان افغانستان ناممکن است.

نوشته های هم‌سان

هم‌چنان بنگرید
Close
Back to top button