روایتی از شجاعت و مردانگی فرمانده داوود داوود
روایت کننده: عتیق حیدری از همسنگران جنرال داوود شهید
نویسنده :سیداکرم بارز
فرمانده داوود داوود بنابر تعهد،تقوا و صداقتی که نزد قهرمان ملی داشت، در سالهای پیروزی مجاهدین به عنوان دستیار ویژه و شخص بسیار با اعتماد و نزدیک قهرمان ملی شهیداحمد شاه مسعود کار می کرد. در آستانه تصرف ولایات شمال و شمالشرق به دست طالبان، داوود داوود به عنوان نماینده خاص و با صلاحیت قهرمان ملی به تخار آمد و با تدبیر و کار اجتماعی و مردمی و آشنایی با مردم و مناطق، توانست بسیج و هماهنگی خوب میان فرماندهان و نیروهای جنگی ایجاد نماید.طالبان در سال ۱۳۷۸ با یک قوای جمع و تجهیزات سنگین به تالقان حمله کرده و به مدت چهل و پنج روز نیروهای مقاومت بصورت نفسگیر با طالبان در اطراف تالقان جنگیدند و با هجوم مجدد وسیع طالبان که در نظر داشتند با این حمله وسیع تخار و بدخشان را تصرف کنند و کار مقاومت را یک سره کنند، توانستند خطوط نبرد تالقان را شکستانده و نیروهای مقاومت را درین ولایت پراگنده سازند. نیروهای جنگی به دو استقامت پراگنده شدند. شماری به طرف ماورای کوکچه رفتند و تعدادی به سوی فرخار عقب نشینی کردند و به این ترتیب طالبان ولسوالی فرخار را تصرف و تا ولسوالی ورسج پیشروی کردند. یأس و ناامیدی همه جا را فرا گرفته بود. مقاومتگران به فرماندهی داوود که تعداد شان تا صد نفر میرسید در یکی از کوه های قریه مشتان فرخار که به دره ایمند ولسوالی ورسج راه دارد، حضور داشتند. درین میان،شهید مولانا شاه جهان نوری، مرحوم عبدالله قرمقل، آمر عبدل کندزی، صوفی حبیب، قوماندان عتیق و چند تن از مقاومتگران با روحیه و شجاع پنجشیری نیز بودند. قهرمان ملی از طریق تیلفون ستلایت با داود خان تماس گرفت و گفت که خودرا در یک نقطه خوب و مساعد جابجا کنید تا هلیکوپتر بتواند نشست کند و شما را به پنجشیر منتقل سازد. این مقاومتگران که در اوج ناامیدی قرار داشتند و تمام این مناطق را طالبان تصرف کرده بودند، تصمیم گرفتند که شهادت را بر ذلت و اسیری به دست طالب و فرار از منطقه ترجیج داده و تا پای جان در کنار مردم قرار گرفته و در برابر طالبان ایستادگی کنند.
فرمانده داوود دو تن از فرماندهان محلی ورسج به نام های حبیب و امان الدین را در کوه های ایمند خواست تا با آنها در مورد نقاط قوت و ضعف طالبان، قرارگاه ها و مواضع شان در ولسوالی ورسج مشوره نموده و به آنها وظیفه داد تا معلومات لازم را جمع آوری نمایند. در خلال دو سه روز نقاط ضعف دشمن شناسایی و پلان هماهنگ عملیاتی روی دست گرفته شد که با ضربات کوبنده در فرصت کم ولسوالی ورسج ازطالبان پس گرفته شد و مقاومت گران طالبان را تا فرخار تعقیب نمودند.در چمن خسده، نیروهای تحت فرمان فرمانده محمد طویل خسده چی به طالبان حمله نمودند .مولوی متقی و شماری از فرماندهان طالبان در چمن خسده بودند. طالبان در خسده متحمل تلفات شده و خطوط طالبان شکست کرد. قوماندان شمس الدین چشمهگرمکی نیز در داخل ولسوالی و فرمانده مخدوم عبدالله در کرانی با طالبان درگیر شده و طالبان متحمل تلفات شده، مجبور شدند ازین مناطق عقب نشینی کرده و خط جنگ را در تنگی فرخار ایجاد نمایند. با پس گیری این مناطق از طالبان روحیه مقاومت گران تقویه شد، فرمانده داوود در همکاری و تشریک مساعی سایر فرماندهان، خطوط مستحکم جنگی و دفاعی در مناطق تل گرگان، شخ پلنگ، کرانی ایجاد کرد و ده ها تن از جوانان تحت تاثیر اخلاق و رفتار فرمانده داوود قرار گرفته به صفوف مقاومت پیوستند.
طالبان با آنکه نیروهای بیشماری را وارد خط نبرد کردند، اما نتوانستند این خطوط را بشکنانند و به این ترتیب تنگی فرخار خط جنگی قرار گرفت. در عین حال فرمانده داوود با شماری از فرماندهان خطوط اول طالبان و افراد نفوذی خود در داخل طالبان تماس و روابط بر قرار کرده، اطلاعات دقیق از پلان های عملیاتی و محاربوی طالبان را بدست آورده و آمادگی های لازم دفاعی را اتخاذ مینمود.
پس از گذشت مدتی، تخار اولین ولایت بود که به دست مقاومت گران فتح شد و فرمانده داوود در چوک تالقان از طریق ستلایت با رادیوی صدای مشهد گفتگو نمود و از فتح تالقان خبر داد.