اسلام شناسی

ترفند راه حل اسلامی

دکتر محمود غزالی

درصد سال اخیر ما شاهد تحولات عمیق درعرصه های مختلف فکری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی بودیم، وجریان های مختلف برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی دست به انجام کارهای قابل ملاحظه‌ای زدند، گروهی برای جلب مردم به کارهای سیاسی روی آوردند وگروهی درعرصه سازندگی وخدمات اجتماعی فعالیت کردند و هم کسانی طرح های اقتصادی ارائه نمودند که برخی ها به موفقیت دست یافتند وبرخی هم ناکام ماندند.

اما جریان های اسلامی کارشان نسبت به دیگران متفاوت بود. این جریان ها بیشتر ازعمل، سخنرانی کردند وخود را نماینده و ذات اسلام برای ملت های اسلامی معرفی نمودند. شعارطلایی شان هم این بود که (اسلام راه حل است). این شعار باعث مجذوبیت مسلمانان شده و پیرامون آن جریان گرد آمدند. اما این جریان ها برای هیچ مشکل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تا کنون راه حل اسلامی ارایه نکرده اند. مثلاً در کشور بزرگ مصر همین شعار در هرجایی بلند می‌شد؛ در تظاهرات، در گردهمائی های انتخاباتی و… اما زمانی که جریان اسلامی به حکومت دست یافت وبا سپری شدن یک سال وضعیت مصریان درهمه عرصه ها به بدی رفت، تئوریسن های «اسلام راه حل است» نه راه حلی برای نظام سیاسی حاکم ایجاد کردند و نه راه حل اقتصادی برای رفع مشکلات اقتصادی، تا این که مردم مصر مجبور شدند با همکاری نظامیان کودتا کرده و این گروه را از قدرت برکنار کنند.
در افغانستان هم به کارنامه های دیگران عیب وایراد گرفتند و برای بسیج مردم در برابر حکومت ها اسلام را سپر قرار دادند و مخالفان خود را بی‌لیاقت، اجیر، کافر، نوکر بیگانه و… خواندند و از اقتصاد اسلامی ونظام سیاسی اسلام در دانشگاه ها، منابر، کنفرانس ها و سمینارها حرف زدند و هرکسی که انتقاد کرد او را تکفیر نمودند اما با بحران موجود که بحران نظام سیاسی است، تا کنون راه حلی ایجاد نکرده اند، مردم افغانستان از گرسنگی می میرند اما متخصصان اقتصاد اسلامی تا کنون راه حلی برای این مشکل پیدا نکرده اند، و تنها راه حلی که از ذهن و فکر این نظریه‌پردازان اقتصاد اسلامی تراوش کرده است همانا تگدی از غرب کافر است. همه‌ای اینان با کچگول گدائی پشت دروازه های امریکا واروپا گلیم پهن کرده و در آستان قدرت های بزرگ به دریوزه‌گری نشسته اند. ایا شعاری از این منافقانه‌تر وجود دارد؟

بدون تردید اسلام دین الهی وجاودان است که برای هدایت بشریت فرستاده شده وتوانائی پاسخگویی به نیازهای بشر را تا قیام قیامت دارد؛ زیرا قرآن معجزه عقلانی است و می تواند با اصول واساسات عام خود نیازهای بشر امروز را برآورده ساخته و گره از مشکلات سیاسی، اقتصادی واجتماعی شان با توصیه های اخلاقی باز کند. اما مدل مشخصی برای نظام سیاسی، اقتصادی و… ارائه نمی کند؛ زیرا وضعیت بشر همواره در دگرگونی وتحول است و ارائه هر نوع نظام برای امروز برای فردا کار آمد نخواهد بود؛ به همین لحاظ قرآن به اصول زندگی سیاسی، اقتصادی واجتماعی پرداخته و به فروع کاری ندارد و آن را برای خود مسلمان ها به ویژه متخصصین واگذار کرده است تا در روشنائی اصول قرانی مطابق نیازهای هر عصر و زمانی اجتهاد کنند.

اما قرائت حاکم درجهان اسلام که می توان آن را قرائت رسمی از دین گفت، بیشتر برروایات واعمال گذشتگان نظام سیاسی واقتصادی رویائی خود را بنا کرده اند تا اصول قرآنی؛ به همین منظوراسلامگرایان در زمینه های نظام سیاسی، اقتصادی واجتماعی به جای قرآن به اعمال وکردار سلف نگاه می کنند و آن را اسوه و قدوۀ خویش قرار می‌دهند که در نتیجه در تعامل با دنیای معاصر به بن بست مواجه می شوند. اگر این ها به قرآن اعتماد کنند و روایت های بی اساس را فروگذارند، من به عنوان متخصص علوم اسلامی می توانم بگویم که با تمام مشکلات دنیای ما کنار خواهند آمد و خود و مردم دنیا را راحت خواهند ساخت. اما قرائت سلفی از دین و چسپیدن به روایات وگذشتگان به جای تکیه بر قرآن نه تنها مشکلات را حل نمی کند، بلکه به مشکلات جهان نیز می افزاید.

پرسشی که مدعیان اسلام وجریان اسلام سیاسی باید به آن پاسخ دهند این است که اگر اسلام مطابق قرائت آن ها، راه حل است چرا حکومت اسلامی طالبان با این همه مشکلات درونی وبیرونی دست وپنجه نرم می کند؟

اگر اسلام راه حل است چرا اکثر جریان های اسلامی با مشکلات مختلف دچار اند؟ روزانه صدها و هزاران شهروند مسلمان افغانستان برای محافظت از جان، عزت و حیثیت خویش مجبور به ترک دیار می گردند، اگر اسلام راه حل است، چرا این همه مسلمان به اروپا و امریکای کافر مهاجرت می کنند؟ اینگونه شعارهای براق در این همه سال ها جز این که سروصدا براه اندازد و مردم غافل را به خیابان ها بکشاند هیچ چیز نتوانست به پیروان خود کند، و کسی هم جرائت نکرد بگوید که شعار شما مدعیان اسلام با قرائتی که از دین دارید که به جای قرآن به اقوال و افعال گذشتگان چسپیده اید، درست نیست و نه تنها با روح اسلام سازگاری ندارد بلکه توان حل مشکلات جوامع بشری را در عصر حاضر نیز ندارد. هر که این اعتراض را کرد و این سخن حق را به زبان آورد، همه هستی و دار و ندار خویش را در میان شعله های خشم اسلام‌گرایان که او را کافر و مرتد می‌نامیدند، از دست داد.

نوشته های هم‌سان

یک نظر

جواب دهید

Back to top button