یادداشت های از فروپاشی یا تسلیمی (بخش سوم و پایانی)
رحمت الله بیگانه
۲۰ سنبله: نسل کشی در دره پنجشیر توسط طالبان ادامه دارد، در تازه ترین ویدیویی که در صفحات اجتماعی نشر گردید، طالبان در سر سرک عمومی در تلاشی جوانی را از موترسرویسی پایین می کنند، جرم این جوان ظاهرا پوشیدن دریشی نظامی(پلنگی) است. طالبان دستان این جوان را با دستمال گردنش بسته و در مقابل دیدگان سرنشینان موتر تیرباران میکنند. هنگامی که طالبان جنایت پیشه جوان قدبلند و تنومند را دست بسته به کناره سرک جهت تیرباران کردن انتقال میکردند، دوستش که با او بود، با عذر و زاری صدا میزند که «ملاصاحب این جوان نظامی نیست، ببنید کارتش را متعلم است!»
اما طالبان بدون پرس و پال جوان را در کنار سرک عمومی و درمقابل دیدگان مردم تیرباران میکنند. نعش تیرباران شده این جوان به خاک و خون میافتد و عابرین عبور میکنند. جوانی که به حمایت آن کشته شده صدا بلند کرده بود، او را نیز دست بسته در موتر داتسنی بالا میکنند. هیچ کسی نمیتواند واکنشی در برابر اینهمه جنایت انجام دهد.
۲۱ سنبله: قرار گزارشها از دره پنجشیر، طالبان پس از ورود به این دره، بهرجا که رسیدند به قتل و کشتار مردم پرداختند. به قول خانمی از قریه ما که تازه شوهرش را طالبان در وقت آبیاری زمینها شهید کرده اند: تعدادی ازکشته شده های هجوم طالبان هنوز در کنارههای سرک عمومی دیده میشود، وی درمنطقه بازارک سه مرد را دیده است که گردنهای شان بریده شده و درکنار سرک افتیده بودند. طالبان به مردم و وابستهگان این کشته شده ها اجازه نمیدهند که مرده های شان را دفن کنند. وی گفت: درمنطقه رحمان خیل- ولسوالی بازارک پنجشیر، تعدادی از جسدها به اثر گرمی پوسیده و آماسیده بود، که بوی زننده آن منطقه را فرا گرفته بود.
طالبان بهخاطر جنایات انجام شده و کشتار مردم، کسی را اجازه نمیدهند تا وارد این مناطق شوند. به قول کسانی که از این ساحه فرار کرده اند، گفته شد که درداخل قریهها کشته شده ها بسیارند. هنوز آمار دقیقی از جنایات طالبان در پنجشیر نشر نگردیده است، اکثریت مردم و باشنده گان این دره بنا به دستور طالبان از خانه و کاشانه خود کوچیده اند.
شاهدان عینی ازچشم دید خود در دره پنجشیر گفتند: تعدادی ازگجرها و مردم نورستان و لغمان که ازسالیان زیادی میشد که در دره پنجشیر جهت کسب و کار و نگهداری خانه های مردم آمده بودند، تعداد شان حالا همکار و رهنمای طالبان اند.
دوتن از دوستان ما از منطقه جنگلک و قریه ملاخیل بازارک روایت کردند: تعدادی از این به اصطلاح مهاجرین سلاح سرشانه شان با طالبان همکاری میکنند و تعداد دیگرشان، با نشان دادن خانه های قوماندانان و جوانانی که درگذشته سلاح داشته اند، آنها را به گیر طالبان میدهند.
این مهاجرین که بیشتر از ۱۵ سال میشد، درقریه ها و خانههای مردم زنده گی میکردند، ازتمام حالات مردم با خبربودند.
هنوز اطلاعات دقیقی از دره پنجشیر در دست نیست. آتش بس یکجانبه طالبان به دره پنجشیر روز ۲۰ سنبله تمام گردید.
قرار اطلاع مردم که از دره تازه رسیده اند، طالبان تمام خانههای کانکریتی کنار سرک عمومی را برای نطامیان خود قرارگاه ساخته اند.
با کوچ اجباری مردم و بیرون شدن تعداد زیادی مردم از دره پنجشیر، معلوم نیست، دراین ولایت چه میگذرد.
هنوزطالبان به ولایت پنجشیر والی تعین نکرده اند.
روسای جمهور ۲۰ سال اخیر- حامد کرزی و اشرف غنی احمدزی، با سیاستهای تبعیض آمیز و قوم گرایانه خود افغانستان را درپرتگاه فروپاشی بردند و اما تمام به اصطلاح رهبران و سیاسیون حاضر در صحنه سیاست افغانستان، این همه جفا و خود سری روسای جمهور را با دهن بسته تماشا کردند.
درواقع تمام رهبران، قوماندانان خورد وبزرگ، جامعه مدنی، رسانهها، کابینه افغانستان، مسوول و مقصر این وضعیت پیش آمده در افغانستان و فروپاشی و تسلیمی افعانستان به طالبان استند.
اشرف غنی با پول هنگفت و دزدی بیت المال از کشور فرار کرد، اما وزرای دفاع، داخله و امنیت، فقط تماشا کردند و خودشان دراماتیک کابل را ترک کردند.
جالب است، درمورد فرار غنی طالبان تبصره یی نمی کنند، در حالیکه گفته شد که او هنگام فرار ۱۷۹ میلیون دالر را با خود برده است و حتی گفته شد که به هزاران دالر در گوشه و کنار ارگ پراکنده بود.
قرار اطلاعی که من دارم، از مدت سهماه قبل از سقوط، فضل محمود فضلی، رییس اداره امور، برای انتقال پول از کابل به دوبی چندین تن را وظیفه داده بود، تا به نام خریداری وسایل تخنیکی به وزارت مخابرات و رادیو تلویزیون ملی و سایر وسایل به ارگ، پولهای فراوانی را به دوبی انتقال داد.
درآخرین روزهای این انتقال پول از کابل به دوبی روزنامه «آرمان ملی» نوشت: خزانه خالی شد!
این اشاره سریع به چپاول دارایی های مردم بود که هیچ کسی برای جلوگیری آن اقدام نکرد. من یقین دارم که تمام مقامات دولت از این چپاول با خبر بودند به خصوص داکتر عبدالله عبدالله. اینکه چرا در این مورد اقدام نگردید، سوالیست درشت که باید پاسخ داده شود.
گزارشهای همچنان وجود دارد که قتل یما سیاوش خبرنگار سابق تلویزیون طلوع در این راستا صورت گرفت، این موضوع توسط کارمندان بانک حتی به داکتر عبدالله گزارش داده شد، اما با ندانم کاری و غفلت به این مساله پرداختی صورت نگرفت.
۲۳ سنبله: امروز تصویری که تلویزیون آریانا از دره پنجشیر نشرکرد، خیلی غمانگیز بود، تمام سرکها خالی و دکانها بسته بود، همهجا سکوت و هیچ کسی در منطقه دیده نمیشد. یکتن از جوانان پنجشیر دلیل خالی بودن پنجشیر را از سکنه، نبود امنیت و ترس از جنگ و قحطی عنوان کرد. بعد از هجوم نیروهای وحشی طالبان این دره از ساکنانش خالی گردیده است.
به گونه مثال: درقریه کوچکما که بیش از ده فامیل زندهگی میکرد٬ اکنون هیچکسی در قریه ملاخیل بازارک بود و باش ندارد.
قرار اطلاع نیروهای مقاومت درقسمت های بلند کوهها جابجا گردیده اند.
مردم چرا از طالبان میترسند؟
طالبان انسانهای بی رحم، بیاصول و بی قانونی اند که پابند هیچ قاعدهیی نمیباشند، دست به ماشه تفنگ بوده و با کوچکترین اشتباه، بدون اینکه در فکر حیات و زندهگی کسی باشند و احساس شرم و گناه کنند٬ ماشه تفنگ خود را کش کرده و به زندهگی انسانها خاتمه میدهند. محکمه صحرایی دربین طالبان عام بوده و به صورت عاجل به آن عمل میکنند. مگر میشود با چنین موجودی دریک سرزمین زندهگی کرد؟
طالبان قانونیت٬ مصونیت و عدالت را به رسمیت نمیشناسند و تاکنون جان آدمهای بیشماری را گرفته اند.
اینها آدم نماهای درندهیی استند که باید از آنها ترسید.
افغانستان با ورود گروه مسلح قسی القلب و جنایتکار از ترس انتقام گیریها٬ حدود سیصدهزار نیروهای مسلح خود را از دست داد. اردو، پولیس و امنیت امکانات و تجهیزات پیشرفته و فراوانی داشتند که با اشغال کابل و افغانستان توسط طالبان همه در واقع نابود گردید و به دست تروریستان طالب افتید. در واقع امریکاییها با امضای مخفیانه قرارداد، با طالبان، همه امکاناتی که طی دو دهه از با هزینه فراوانی تهیه گردیده بود، به طالبان واگذار کردند.
درچهل سال اخیر، این دومین بار است که اردوی افغانستان از بنیاد نابود میگردد. قبلن با وارد شدن مجاهدین به افغانستان، اردوی افغانستان ازهم پاشید.
طالبان به تاریخ ۲۳ سنبله اعلان کردند که کارمندان میدان هوایی کابل “مرد وزن” به وظایف خود بیایند. حدود یکماه قبل با ورود طالبان به کابل تمام شیرازه نظام افغانستان ازهم پاشید و مردم از ترس انتقام جویی طالبان مسلح به خانههای خود پناه بردند.
دریک اقدام تازه طالبان، شیشه مقبره آمرصاحب که به تاریخ ۱۷ سنبله توسط نیروهای طالبان شکسته شده بود، آنرا ترمیم کردند٬ به قول آنها شکستن شیشه مقبره توسط اشخاص مغرض صورت گرفته بود که ترمیم شد.
کابینه طالبان که به تاریخ ۱۶ سنبله اعلان گردیده بود، هر روز جنجالی ترشده روان است. در این کابینه کسانی وزیر شده اند که تحت پیگرد پولیس اف بی آی امریکا قرار دارند.
بعد از اعلان کابینه همه شمول بودن حکومت طالبان زیرسوال رفت و تعدادی ازکشورها به این اعلان مخالفت کردند:
دولت کانادا گفت: ما هیچگاهی طالبان را به رسمیت نمیشناسیم، همچنان دولت فرانسه طالبان را دورغگو غیرقابل اعتماد اعلان کرد.
بعد از اعلان کابینه طالبان، اختلافات بین سران این گروه شدت گرفته است، گروه حقانی در این اعلان امتیازات بیشتری کسب کرده است.
۲۴ سنبله: اشرف غنی احمدزی یک سیاست مدارجنایتکار و قوم گرایی بود که افغانستان را دو دسته تقدیم تروریستان طالب کرد. این سیاست باز حیلهگر و فریبکار میتوانست با تعقل و مشورت، ازحاکم شدن تروریستان طالب جلوگیری کند، اما وی با قومگرایی مفرط و دیوانه وار همه داروندار افغانستان را به تروریستان طالب سپرد.
راههای زیادی وجود داشت که از فروپاشی نظام جلوگیری شود، اما اینکار با همان ذهنیت قبیلوی و قوم گرایی صورت نگرفت.
هیچ باورم نمیکنم که یک تیم کوچک و به قولی بی ریشه٬ (بدون توافق جوانب ذی دخل) بتواند اینگونه بازی خطرناک و تباه کن را راه اندازی کند، افغانستان و دستاوردهای ۲۰ ساله آنرا در یک روز خاک و دود کند!
اما تمام رهبران، کابینه، گروههای سیاسی و مدنی، معاونان رییس جمهور، استخبارات کشورهای منطقه و امریکا حاضر در صحنه افغانستان، خلاصه همه را فریب دهد و خودش درست و سالم ازکشور فرار کند. این کار درحالی صورت گرفت که تمام قلمرو هوایی افغانستان زیر پوشش و نظارت شدید امریکاییها قرار داشت.
چرا بازی به این بزرگی و فاجعهیی به این عظمت را کس حس نکرد و برای جلوگیری آن اقدامی نشد؟
چه کسی مقصر است، رییس جمهور، معاونان و کابینه افغانستان، رهبران افغانستان و یا امریکاییها؟
از معاش مامورین هنوز خبری نیست٬ فقر و گرسنگی دارد، آهسته آهسته در تارو پود مردم خانه میکند. بازارهای کهنه فروشی که از چند سال به اینسو رونق داشت، امروز به حدی اعلای آن رسیده است.
درست یکماه قبل در چنین روز و ساعتی نظام افغانستان٬ فروپاشید و رییس جمهور فریبکارش با پول هنگفتی ازکشور فرار کرد.
حوالی ساعت ده صبح بود که آوازه آمدن طالبان درکابل پیچید واین آوازه تا ساعت ۱۱ قبل از چاشت به یک واقعیت تبدیل گردید. ادارات دولتی و نیروهای پولیس، دفاع و امنیت بدون اینکه طالبی را به چشم سرمشاهنده کنند، همه فرارکردند، مردم با دیدن این صحنهها وحشت زده شده آنها نیز کار و باز خود را رها کرده به خانه های خود پناه بردند. با گذشت پنج ساعت تمام کابل از نیروی نظامی خالی گردید و شهر کابل به شهر وحشت تبدیل گردید. با وجود گذشت یکماه از حاکمیت این گروه هیچ کشوری تا کنون این نیروهای مسلح و حاکم در افغانستان را بهرسمیت نشناخته اند.
۲۵ سنبله: طالبان در مسیری که آمده اند، درجریان ۲۵ سال گذشته هرآنچه انجام داده اند، بیقانونی، ترور، ترس، وحشت و ظلم بوده است. مردم با انتباه از گذشته ترسناک این گروه مزدور، از این ها میترسند و در دل و دماغ مردم خوف شدید٬ ایجاد کرده اند. کشتن بدون محکمه٬ اعدام های صحرایی، شکنجه، قساوت و خلاصه آنچه از وحشت به ذهن آدمها خطور میکند، با بی رحمی انجام میدهند.
من به این اعتقادم که همکاری با این گروه وحشت وجانی درهر سطحی که باشد، درواقع همدستی با جنایتکاران طالب است.
۲۶ سنبله: طالبان عرصه را بالای زنان و دختران تنگ کرده است. زنان تا کنون حقتحصیل، حقکار و فعالیتهای مستقل و آزاد را ندارند. طالبان گفته اند: بعد از بهرسمیت شناخته شدن شان، درمورد حق تحصیل زنان تصمیم میگیرند.
۲۷ سنبله: طالبان اینبار با رویکرد جدید وارد افغانستان شده اند. طالبان با اشغال پایتخت افغانستان، بعضی از ارزشهای را که ۲۵ سال قبل به آن پابند بودند، پشت کرده اند. ماندن ریش، گشت و گذار زنان بدون محرم شرعی، پوشیدن کلاه به مردان، قطع نشرات تلویزیون، ضبط خانه های مردم، تفتیش سنتها، اجباری کردن جماعت نماز و لت و کوب مردم در ملاء عام. اینها مواردی اند که طالبان تا کنون در این موارد چیزی نگفته اند.
معلوم نیست که سکوت اینها در این موارد بخاطر نشان دادن تغییر بخاطر شناخت شان از جانب جامعه بین الملل است یا چیز دیگری!
۱ میزان: طالبان با برخورد وروش های خشونت بار و غیرمدنی دروازه های شناخت کشور ها را به روی خود بسته اند.
طالبان با دو مساله حیاتی مواجه اند:
– تعییر از حالت گذشته وترک بنیاد گرایی مذهبی.
– رعایت کردن حقوق کار و تحصیل زنان، طالبان با این بازی کشت و مات را درپیش دارند.
به باورمن، درهردو صورت این گروه متحجر بازنده میدان سیاست افغانستان خواهد بود.
یکتن ازمعینان اداره ارگان های محل در صحبتی با من گفت:
از ده سال به اینسو در دولت افغانستان چور و چپاول رسمی گردیده بود وی گفت: یکتن از شهردارهای ولایات درششماه اول سال صد میلیون افغانی اختلاس داشت، اداره امور در این مورد مرا خواست و گفت: همراه شاروال صاحب همکاری کناز تیم ماست.
او گفت: از اینگونه مسایل صدها موارد در دولتهای کرزی و غنی وجود داشت.
۵ میزان: طالبان به دو ولایت از ولایات افغانستان دستور داده اند که مردان دراین ولایتها ریش های شانرا نتراشند.
از روزی که طالبان به افغانستان مسلط شده اند، هر روز مردم چیز فهم و صاحب اندیشه این کشور را ترک میکنند.
موسسات مهاجرت دراین اواخر فعال گردیده و تعدادی از کسان و خانوادههای آسیب پذیر را از افغانستان به بیرون انتقال میدهند.
افغانستان درآینده نزدیک خلای مهاجرت نخبههای این کشور را تا سالیان متمادی جبران نخواهد توانست. سفر فرهنگیان و مقام های ادارات و ظرفیت های مختلف و خوب کشور و فرارشان از افغانستان ادامه دارد. این روند اگر چنین پرشتاب ادامه یابد٬ به زودی افغانستان از تواناییها وظرفیتهای خوب کاری خالی خواهد شد.
با آمدن طالبان به کابل، مردم به تحصیل، سرمایه گذاری و ترقی کشورشان اصلن فکر نمیکنند، آنچه فکر میکنند٬ فرارشان از کشور بدبخت است.
در۲۰ سال گدشته روسای جمهوری که از غرب آمده اند فقط برای نفاق وقوم گرایی، برتری جویی کار کردند و نتیجهاش هم دادن قدرت مطلق به دست طالبان بود.
۹ میزان: امروز ویدیویی درشبکههای اجتماعی نشرگردید که دراین ویدیومسوول استخبارات طالبان در ولایت پنجشیر درحضور جمعی از مردم از عملکرد نیروهای نظامی طالبان شکایت کرده می گوید: «اینها با عملکردهای خودسرانه کشتن مردم بی گناه پنجشیرما را شرماندند و حالا هرروز مردم میآیند بخاطر اینکه طالبان نمیگذارند حتی مردههای خود را گور کنیم، به ما خط بدهید. نمیدانم چرا اینها خلاف تعهد و اسلام کارها را انجام میدهند، درحالیکه من مسوول استخباراتم، مردم را به عذر و زاری از کوه پایین میکنیم، وقتی میآیند به قریه توسط نظامیان کشته میشوند، حیران میمانم، چرا این ظلم بالای مردم صورت میگیرد. ما از هیات رهبری امارت میخواهیم که به این بی بند باری های مجاهدین پایان دهند. اگر جلو اینکار گرفته نشود، مردم از نظام و امارت رو میگردانند.»
یک نظر