سیاست

درنگی بر گفتگوی آقای احمدی، سخن‌گوی جبهه مقاومت ملی با مجله جنوب آسیا (South Asia Journal)

سهراب

یادداشت آریاپرس: یک تن از خواننده‌گان ویب سایت آریاپرس به اسم سهراب نامۀ به آریاپرس فرستاده است. آریاپرس این نامه را به دلیل تعهدش به امر آزادی بیان، بدون کم و کسر، همان‌گونه که خوانندۀ گرامی آقای سهراب تقاضا کرده اند، به نشر می‌رساند. دیدگاه های ارایه شده در این نوشته الزاماً دیدگاه های آریاپرس نیست.

****************************************

سلام های خویش را خدمت دست اندرکاران خبرگزاری آریاپرس تقدیم می‌دارم. بنده یکی از خواننده‌گان دایمی ویب سایت شما هستم و از این که توانسته اید در فرصت اندک به یکی از منابع قابل اعتماد برای ما تبدیل شوید، به همۀ شما تبریک عرض می‌کنم.

غرض از نوشتن این نامه تبصرۀ است، بر گفتگوی که آقای صبغت احمدی، سخن‌گوی جبهه مقاومت ملی که با مجله جنوب آسیا انجام داده است.

من در نخست اقدام آقای احمدی برای مصاحبه با این مجله را تحسین می‌کنم. این نشریه یکی از رسانه های معتبر برای پوشش مسایل و حوادث جنوب آسیا است که گاهی در برخی تقسیم‌بندی های جغرافیایی افغانستان را نیز شامل آن می‌سازند.

در بخشی از این گفتگو وقتی خبرنگار از آقای احمدی در مورد حضور یا عدم حضور رهبران جبهه مقاومت می‌پرسد، پاسخ احمدی خیلی ظریف و با نکته سنجی همراه است. هم‌چنان جناب احمدی به خوبی توانسته اند در این گفتگوی کوتاه از بحث تعمیم جبهات مقاومت در مناطق مختلف کشور، صحبت کنند.

آنچه اما مرا وادار ساخت تا این تبصره را بنویسم، آخرین پاسخ آقای احمدی به آخرین پرسش مَنیش رای، خبرنگار مجله جنوب آسیا بود.

آقای رای به عنوان آخرین پرسش می‌پرسد: پاکستان چه کمک های را به طالبان در جنگ آنها با نیرو های جبهه مقاومت، ارایه می‌کند؟

آقای احمدی پاسخ می‌دهد: ما می خواهیم با همه کشورها روابط خوبی داشته باشیم، به ویژه کشورهای همسایه و به خصوص با پاکستان، ]که[ مرزهای طولانی ]با آن کشور[ داریم، ما باید در صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنیم. پاکستان باید خطر تروریسم را احساس کرده باشد و اگر طالبان به تسلط خود ادامه دهند، همسایگان افغانستان اولین کسانی خواهند بود که از تروریسم آسیب می‌بینند.

این پاسخ تصویری واقعی از ضرب المثل قدیمی است که می‌گوید ده در کجا، درخت ها در کجا.

خبرنگار از آقای احمدی در مورد حمایت های پاکستان از طالبان مشخصاً در قسمت جنگ با نیرو های مقاومت پرسیده است اما احمدی صاحب در پاسخ به موعظۀ دیپلماتیک می‌پردازد. در حالی که مداخله پاکستان در افغانستان، حمایت های سیاسی، نظامی و لوژستیکی پاکستان از طالبان به ویژه در نبرد های پنجشیر به همه جهانیان آشکار است، آقای احمدی نمی‌خواهد این حقیقت روشن‌تر از خورشید را بیان کند.

من از آقای احمدی می‌پرسم، شما چرا نخواستید در مورد مداخلات پاکستان در افغانستان و حمایت آن کشور، به ویژه سازمان استخباراتی آی اس آی صحبت کنید؟ آیا دستور داشتید که چنین موضوع مهمی را بیان نکنید یا این که خودتان نخواستید، یا ترسیده بودید؟

مقاومت داعیه‌ای است مردمی، هیچ فرد، گروه سیاسی و جبهه‌ای حق انحصار این داعیه را ندارد، زیرا آنانی که از ظلم طالب در افغانستان به ستوه آمده اند عام مردم افغانستان اند نه فلان گروه سیاسی مشخص، نه اطرافیان و نزدیکان فلان سیاست‌مدار. به همین گونه هیچ کسی حق ندارد که از این داعیه سؤ استفاده کند، هیچ کس حق ندارد از این داعیه نماینده‌گی کند اگر شجاعت و جسارت نماینده‌گی از این مردم را نداشته باشد.

در حالی که جوانان برومند و پیران با تجربۀ سرزمین ما به ویژه مردمان پنجشیر، اندراب، خوست و فرنگ، تخار، سمنگان، کاپیسا، پروان، کابل و بسا مناطق دیگر برای سرنگون ساختن امارت جابرانۀ طالبان به پا ایستاد شده اند و با شجاعت و دلاوری در برابر هزاران جنگجوی تا دندان مسلح طالبان می‌رزمند و جان های شیرین خود را در کف دست گذاشته، آمادۀ هرگونه ایثار برای آزادی وطن هستند، سخنگوی چنین مردمی نباید ترسو و محافظه‌کار باشد.

جناب احمدی صاحب گرامی،

ما در شرایط انقلابی به سر می‌بریم؛ همان گونه که روش مبارزۀ انقلابی خشن و همراه با قهر است، ادبیات انقلاب نیز باید صریح، رک و راست، بی‌پرده و به دور از استعاره و تشبیه باشد. شما در آخرین پاسخ تان به آقای رای توصیه های خردمندانۀ به پاکستان کرده اید، اما مطمین باشید که این توصیه ها «زیره به بدخشان بردن است». پاکستان که خود خالق و بوجودآورندۀ طالبان و رهبری کنندۀ تروریزم در جنوب آسیا است، به بسیار خوبی این موارد می‌داند و مواردی را می‌داند که ما نمی‌دانیم. پس بهتر است به جای گرفتن ژست های دیپلماتیک و توصیه های از این دست که توضیح بدیهیات به پاکستانی ها اند، جسارت به خرچ بدهید و حقایق را بازگو کنید و پرده از تجاوز و دخالت پاکستان در افغانستان بردارید.

ما خرسندیم که در صف مقاومت جوانان نخبه و دانشمندی چون شما حضور دارند، اما خواهش من از شما منحیث یکی از ملیون انسانی که چشم امید شان به مقاومت؛ این مبارزۀ مقدس برای رهایی ملی دوخته شده است، این است که لطفاً در بیان حقایق دلیر باشید.

امیدوارم دست اندرکاران محترم آریاپرس نامۀ بنده را بدون و کم و کسر به نشر رسانیده بر من منت گذارند.

با عرض حرمت سهراب

نوشته های هم‌سان

هم‌چنان بنگرید
Close
Back to top button