نگاهی به جامعه تاجیک پاکستان
عارف حسن خان آخندزاده، مورخ و نویسنده پاکستانی
بخش اول
یادداشت آریاپرس: تاجیکان جمعیتی اند که در قاره آسیا از سرزمین های هموار آسیای میانه در مجاروت دشت های قزاقستان، تا سواحل بحیره خزر و خلیج فارس در غرب و استپ ها و جلگه های مغولستان در شرق تا وادی ها و دره های سلسله کوه های پامیر، هندوکش، همالیا در جنوب و جنوبشرق که شامل کشور های تاجیکستان، ازبیکستان، ترکمنستان، ایران، افغانستان، پاکستان و بخش های از هندوستان میشود، پراگنده اند. تاجیکان یکی از قدیمیترین اقوام ساکن در منطقه هستند، که در درازنای تاریخ عامل ایجاد و پیدایی مدنیت های معروفی در منطقه بوده اند. اجداد این قوم بزرگ حدود دوهزار سال قبل از امروز، در حالی که بسا از اقوام ساکن منطقه در حالت کوچیگری و چادرنشیی به سر میبردند، شهرنشینی اختیار کرده، بانی نخستین شهر های منطقه به شمول بلخ، هرات، بخارا، سمرقند، مرو، نیشاپور، کابل، بگرام، غزنی، و سایر شهر ها بوده اند. جمعیت تاجیکان در درازنای تاریخ شاهد مهاجرت ها، کوچ کردن ها و جابجای های بزرگی بوده است که بیشتر تحت تاثیر عوامل طبیعی یا سیاسی و اجتماعی صورت گرفته است. این مهاجرت ها سبب گردید تا این قوم بزرگ در یک پهنهی خیلی وسیع از آسیای میانه در شمال تا جنوب آسیا در جنوب و از خلیج فارس تا مناطق غربی چین پراگنده گردند. این پراگندهگی سبب شده است تا برخی از شاخه های تاجیکان در مناطقی که تحت تاثیر فرهنگ و زبان های اقوام دیگر مانند ترکتباران، سندیها، پنجابیها و پشتونها قرار گرفتند، زبان و رفتار آنها را اقتباس کرده، به شکل آنها در بیایند. اخیراً تعدادی از تاجیکتباران پاکستانی در صدد احیای هویت از دست رفتهی شان برآمده و با پژوهش های تاریخی در تلاش اند تا رد پای تاجیکان را در پاکستان پیدا کرده، بازماندهگان این قوم بزرگ را در کشور پاکستان منسجم و متحد بسازند. مقالهی را که در زیر میخوانید یکی از مقالات تحقیقی در همین راستا است که آریاپرس آن را در بخش های مختلف به نشر خواهد رساند.
***
جمعیت بزرگی از تاجیکها و زیرشاخه های قومی تاجیک در پاکستان وجود دارد، اما ممکن است حضورآنها در میان جمعیت 232 میلیونی پاکستان، غیرقابل تشخیص باشد، زیرا آنها پشتو صحبت میکنند و هویت آنها تا اکنون تا حد زیادی به درستی محاسبه و متمایز نشده است.
در کنار تاجیکان پاکستان، گروه های کلیدی پشتون وجود دارند که ادعا می کنند اصالتاً تاجیک هستند، مانند غلزائی ها. «تاجیک» همچنین به طور کلی به جوامع بومی ایرانی باستانی غیرپشتون در این منطقه اطلاق نیز میشود که در حدود 500 سال پیش از ورود و تسلط پشتون – افغان ها به این منطقه، در اینجا زندهگی میکردند. به طور عمده میتوان این جوامع را به صورت زیر دسته بندی کرد:
یک- شالمانی ها یا سواتی ها
دو- پامیری ها
سه – بورکیس ها
4- دهوارها
5- تاجیکان دیر
6- تاجیکان خیل کبیر در کویته
در ادامه تجزیه و تحلیل درباره شش جامعه مهم تاجیک پاکستانی ارائه شده است. پس از آن یادداشتی در مورد غلزیها، یکی از طوایف اصلی پشتون که ادعای تبار تاجیک دارد، آمده است.
شالمانی های سُوات
تحقیقات اخیر تاریخی و باستان شناسی نشان میدهد در منطقهی که اینک شمال پاکستان و شمالشرق افغانستان است، پادشاهی تاجیکتباری قبل از تشکیل امپراطوری مغول وجود داشته است که از توابع سلطنت دهلی محسوب میگردید. این سلطنت تاجیکتبار به واسطهی امپراطوری غوری ایجاد شده بود.
شواهد کافی برای تایید وجود جامعه قابل توجه دهگان در دره پیشاور، باجور، دیر و سوات از زمان ساسانیان و پیش از آن وجود دارد. اینها بخشی از دهگانان باختری بدخشان، کنر، لغمان و مناطق مجاور آن بودند. در این راستا دهگان های شالمانی شهرت بیشتر دارند.
اینها زرتشتیانی بودند که به دستور غزنویان به اسلام گرویدند. سواتیها بعداً با شلمانیها ارتباط پیدا کردند و رئیس آنها حتی مدتها پس از پذیرش اسلام به نام «گبر» – واژهی تحقیرآمیز مسلمانان برای زرتشتیان، شناخته می شد.
گبرها (یا زرتشتی ها) سلاطین منطقهی دره رود پچ در استان کنر کنونی افغانستان در زمان سلطنت غوری بودند.
آنها با دو طایفه میتراوی ها (میترا) و مومیالی ها، یک جناح تشکیل دادند. سواتی ها که به عنوان دست نشاندهگان غوری عمل می کردند، برخاستند و کابل تا کشمیر را به عنوان دست نشاندگان غوری فتح کردند و در مجموع به عنوان سوادی ها (که بعداً به سواتی) معروف شدند. گفته میشود که سویدی اصطلاحی است که برگرفته شده از زبان های باستانی خاورمیانه که منشاء ساسانی دارد. سویدی به ساکنان سرزمینهای حاصلخیز که توسط رودخانهها آبیاری میشوند، اطلاق میشود.
سرزمینی که آنها بر آن حکومت میکردند به عنوان ایالت گبر یا سلطاننشین سواد (سوات) شناخته شد. آنها به زبان گبری، گویش قدیمی و منقرض شدهی دری صحبت میکردند.
دهگانان این منطقه، هر چند که اکنون پشتو زبان هستند، اما پیشتر با یکی از گویش های زبان فارسی مانند گبری، دهگانی و لغمانی سخن میگفتند که رواج این زبانها در منطقه توسط ظهیرالدین محمد بابر، بنیان گذار امپراتوری مغولی هند، ثبت شده است. اگرچه این گویش ها اکنون منقرض شده اند، اما گمان میرود که این گویش ها شبیه گویش های تاجیکی شغنی و روشانی امروز بوده باشند.
در سال 1339 ترسایی یک ماجراجوی سواتی به کشمیر رفت و در آنجا ساکن شد و سلسله شاه میری اولین سلطنت مسلمان را در کشمیر تأسیس کرد.
با این حال، در این زمان، بیشتر بخشهای غربی گبر یا سوات السلطنه در آن سوی کوههای سلیمان و همچنین در شمال در پامیر، قراقرم و واخان جدا شده بود و در حدود سال 1350 آنچه باقی مانده بود به «پخلی سرکار» تغییر نام داد. طبق توافقی دوجانبه، به یکی ازاقمار سلطان نشین قدرتمند و بزرگ کشمیر تبدیل شد.
ادامه دارد.