رسانههای ایران نباید مهاجرستیزی را دامن بزنند!
نورالله ولیزاده
این روزها در ایران گیر و گرفت مهاجرین افغانستان به شکل بیسابقه افزایش یافته است. دلایل این امر زیاد روشن نیست اما اکثرا شنیده میشود که این موضوع به بعضی از تحرکات ضد امنیتی مرتبط است. در بعضی از حوادث تروریستی، وقتی شهروندی تروریستان مشخص شده که از افغانستان بوده، این امر موجب ایجاد شک و گمانها در مورد مهاجرین شده است.
در مواجهه با مهاجرین افغانستان در ایران به نظر میرسد که برخورد و رفتار مردم ایران و رفتار و برخورد دولت ایران متفاوت است. بعضیها میگویند که دولت در حمایت از مهاجران قرار دارد و مردم برخورد نامهربانانه دارند و گاهی هم عکس این گفته شنیده میشود. در مواقعی هم بین و مردم و دولت در خصوص مهاجرین همفکری بیشتری ایجاد میگردد و این دقیق زمانی است که رسانهها اخبارها و گزارشهای ضد مهاجرتی نشر میکنند. این روزها به نظر میرسد که رسانههای ایران چنین رفتاری را در پیش گرفتهاند و این موجب تشدید احساسات ضد مهاجرتی شده است.
من تا جاییکه در بین مردم ایران گشتوگذار داشتهام، رفتار مردم یکسان نیست. مردم عام و کمسواد اکثرن رفتار متکبرانه و حقارتآمیزی با مهاجرین دارند و مردمان با فرهنگ و با دانش رفتار مودبانه دارند. در واقع نحوه برخورد یک ایرانی با یک مهاجر بازتاب سطح دانش و فرهنگ اوست. در نانواییها زیاد حرفهای توهینآمیز به آدرس مهاجرین گفته میشود و همچنین تعدادی از رانندگان برخوردهای نادرستی در باره مهاجرین دارند. اما مثلا در دانشگاهها، بیمارستانها و جاههایی که مردمان با فرهنگ زندگی میکنند، رویه خوبی با مهاجرین میشود.
در باره نحوه برخورد دولت نیز میتوان چنین حرفی را زد. در سطوح بالایی و سیاستگذاری دولت که آدمهای صاحب مقام و منصب بلند فعال هستند، نگاه مثبت و متمدانانه با مهاجرین وجود دارد و در سطوح پایبن و به ویژه در میان نیروهای انتظامی برخوردها خشن و نادرست است. اما در کل دولتیها نگاه فراختری دارند و ابعاد مختلف حضور مهاجرین را در نظر میگیرند و به اصطلاح قدرت تحلیل بیشتری در سبک و سنگین کردن سود و زیان حضور مهاجرین دارند. اما مردم عام بویژه افراد با سطح سواد پایین دید بسته و موردی دارند و همینکه از یک مهاجر زیان و ضرری متوجه شان شود، برخورد تندی بروز میدهند و کل مهاجرین را مقصر میدانند.
با این حال سخن گفتن در باره مردم و دولت نیازمند دقت و ژرفنگری و گستردهنگری بیشتری است. من در اینجا با روزنامهنگاران ایرانی یا در واقع هممسلکان خود ما سخن میزنم. خواهشم از روزنامهنگاران ایرانی این است که برخورد متفاوت و فرهنگی-تمدنی به موضوع داشته باشند. روزنامهنگاران دستکم در این مورد خاص میتوانند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند. در این مقطع خاص کوشش کنند که نقش بیطرفانهتری بازی کنند و با همسویی نشان دادن بیشتر به سیاستهای امنیتی دولت، مردم را تحریک نکنند.
من در چند مورد دیدم که روزنامهها مثلا هر موضوع جنجالی فیمابین دولت ایران و طالبان را به مهاجرین ربط میدهند. مثلا آمار و ارقام خیالی در مورد اینکه مهاجرین افغانستان فلان مقدار آب مصرف میکنند اما طالبان به ایران آب نمیدهند. یا اینکه فلانجا یک تروریست بازداشت شد و افغانستانی بود و بنا همه مهاجرین را باید بازجویی امنیتی کرد. این مقایسهها و تعمیمگراییها از یک طرف خیلی عامیانه است و از طرف دیگر باعث ایجاد ذهنیت منفی دوجانبه میگردد که زیانبار است.
تروریستان هیچ ربطی به مهاجرین ندارند. اگر تمام مهاجرین افغانستان امروز از ایران اخراج شوند، این امر تاثیری بر برنامههای تروریستیای که تروربستان احتمالا علیه ایران داشته باشند، نخواهد داشت. تروریستها راههای زیادی برای ورود به ایران پیدا میکنند. جنجال آب میان دو دولت نیز راههای حل حقوقی دارد که باید از مجرای قانونی حل و فصل شود. بیشتر مهاجرینی که در دو سال اخیر به ایران آمدند، از ترس طالبان فرار کردند. همان طالبانی که دولت ایرانی نیز از آنان شاکی است. در ضمن مهاجرین افغانستان در ایران سخت کار میکنند و ارزش کار آنان در گردش چرخه تولید و صنعت ایران زیاد است. آنان بار دوش ایران نیستند. کار میکنند و آب ونان میخورند. دولت ایران به مهاجرین کدام یارانه و سوسیال و…نمیدهد که از جیره مردم ایران کم شود. حتا میتوان گفت که رفتار بسیاری از کارفرمایان ایرانی با کارگران افغانستانی مصداق استثمار است. بسیاری از کارگران ۱۲ تا ۱۶ ساعت در روز کار میکنند اما نصف حقوق کارگر ایرانی را دربافت میکنند. کار آنان به رشد اقتصاد ایران اهمیت زیادی دارد. در شرایط بحران افتصادی که افزایش حقوق کارگران موجب تورم و افزایش قیمت در بسیاری از کشورها گردید، صنایع تولیدی ایران بدلیل در اختیار داشتن نیروهای کار ارزان مهاجر مزد کار را افزایش ندادند که این امر تاثیربسزایی در ثابت ماندن نسبی قیمتها داشت.
با این حال میتوان درک کرد که موج جدید مهاجرت فشار زیادی بر ایران وارد کرد و اینکه میلیونها تن با پناه اوردن به ایران جان شان نجات یافت و خطرگرسنگی شان دفع شد، جای قدردانی از مردم و دولت ایران دارد. ولی نباید این ذهنیت تقویت شود که هر مشکل و چالش اقتصادی و سیاسی و امنیتی و اجتماعی در ایران ربط مستقیمی به مهاجرین افغانستان دارد. نباید تقصیر هر گناهی به گردن مهاجرین انداخته شود.
ایران تنها کشور مهاجرپذیر نیست. کشورهای زیادی با معضل مهاجرت دست و گریباناند که راههای حل بهتری برایش پیدا کردهاند. میلیونها ایرانی نیز در کشورهای مختلف مهاجرند و وضعیت خوبی دارند. این توقع از مردم و دولت ایران نیز وجود دارد که همچون میراثدار یک فرهنگ و تمدن با شکوه با مهاجرین همتبار خود رفتار کنند و فراموش نکنند که ایرانیان فرزندان شخصیتهای مثل سعدی هستند که گفته است: بنیآدم اعضای یکدیگرند- که در آفرنیش ز یک گوهرند-چو عضوی بدردآورد روزگار-دیگر عضوها را نماند قرار. این شعر بلند سعدی یکی از جاذبههای ایران برای مهاجران افغانستان است.
به قول حافظ:
ما بدین در نه پی حشمت و جا آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم