مهدی بلخابی قربانی خیانت حریفان
آریاپرس
در حالی که چگونگی سرنوشت مولوی مهدی با وجود پخش خبر دستگیری و سپس قتل او از آدرس وزارت دفاع خود خوانده طالبان، هنوز در هالۀ ابهام قرار دارد، منبعی به آریاپرس در مورد این ماجرا جزییات بیشتری داده است.
بر مبنی این گزارش که از منابع مستقل به آریا پرس رسیده، مولوی مهدی بلخابی ، قربانی کینه و خیانت حریفان همولایتی خویش شده است.
اما هر چه باشد، مایه حیرت و پرسش بر انگیزاین است که مولوی مهدی چرا پیش از وارد شدن به میدان رویاروی با طالبان به عاقبت و سر انجام خویش نیندیشید. آیا او نمی دانست که از طالب امید مروت و وفای به عهد و پایبندی به شریعت و قانون امید محال است .
مهدی بلخابی که در مورد مرگ و زندگی او روایت های متفاوت شنیده میشود، و بعضی از منابع کشته شدن او بدست طالبان را رد می کنند، و بر زنده بودن او اصرار ورزیده می گویند، طالبان او را به قندهار انتقال داده اند، و پخش خبر دستگیری و کشته شدن مهدی را پرده اول یک بازی خطرناک دیگر میدانند، با یک تغییر مسیر ناگهانی داعیه یی را بلند کرد، که رژیم های استبدادی در دوام سده ها همیشه کوشیده اند آنرا به حاشیه برانند و به هیج قیمتی اجازه ندهند که به بحث محوری مبدل شود. تاریخ معاصر افغانستان گواهی میدهد که کمترین قیمت
برداشتن داعیه عدالت ، قربانی شدن در راه مبارزه برای دست یافتن به آن بوده است.
آیا او از سرنوشت محتوم بابه مزاری و سید اسماعیل بلخی و ابراهیم مشهور به گاو سوار ، آگاه نبود ؟
هرچند مهدی بلخابی با هیچ یک از این بزرگان مبارز ، قابل مقایسه نیست ، اما اینکه او از تاریخ خونین مبارزات عدالتخواهانه درس نگرفت ، درد آور است.
به هر روی یک روایت از چگونگی سرنوشت دولت مستعجل مولوی مهدی بلخابی، اینک به ملاحظه خوانندگان محترم تقدیم است، تا دیده شود که پس پرده چه در گذر است.
گفته میشود مولوی مهدی سه روز قبل از این که طالبان خبر ستگیری و سپس کشته شدن او را اعلام کنند، با استفاده از موتر های مسافربری به اسلام قلعه رسیده بود. در اسلام قلعه او با چار تن از همراهان خود در یکی از هوتل های آنجا که مربوط حاجی عبدالظاهر صفدر ،از اهالی روستای کمانه، ولسوالی کهسان ولایت هرات و از قوم علیزایی است، اقامت اختیار میکند.
یکی از نزدیکان مولوی مهدی با مدیر هوتل صحبت کرده و از او برای یافتن رهنما الی نزدیک مرز ایران، جویا شده می گوید.، در صورتیکه کسی ما را تا نزدیک پاسگاه ایرانی ها ببرد، حاضریم برایش مبلغ یک صد هزار بپردازیم. گفتنی است که مهمان پذیر های مرزی در اسلام قلعه اکثراً با قاچاقبران و شبکه های قاچاق انسان آشنا هستند و ارتباط میان قاچاقبر و افرادی را که میخواهند به گونۀ غیرقانونی از مرز عبور کنند، تأمین میکنند. مدیر هوتل با حاجی عبدالظاهر تماس میگیرد و قرار میشود دو عراده موترسایکل برای انتقال مولوی مهدی و همراهانش آماده شود.
مولوی مهدی با همراهانش به منزل حاجی عبدالظاهر میروند و پس از صرف چای به جانب پاسگاه مرز ایران حرکت میکنند.
مرزبانان ایرانی به سه نفر از همراهان مولوی مهدی اجازه عبور از مرز میدهند، اما به مولوی مهدی و یک تن از همراهانش اجازه نمیدهند. مولوی مهدی همراه با همراهش و راهنما های محلی دوباره به روستای کمانه، به خانه حاجی عبدالظاهر برمیگردد تا اجازۀ ورودش به خاک جمهوری اسلامی را بگیرد.
منبع خبر میدهد که یک تن از نزدیکان حاجی عبدالظاهر با کامران علیزایی، رییس سابق شورای ولایتی هرات تماس میگیرد و به او خبر میدهد که مولوی مهدی در روستای آنها و بلکه در منزل او حضور دارد و برای عبور از مرز تلاش می کند. کامران علیزایی پس از مشوره با حاجی صادق قادری، سابق وکیل هرات در شورای و مولوی غلام حیدر علیزایی به تماس میشود و جریان را برای آنها تعریف میکند.
مولوی غلام حیدر با مرکز هرات تماس میگیرد و عملیات دستگیری مولوی مهدی با هماهنگی او برنامهریزی میشود. عملیات دستگیری تحت فرماندهی ملاداوود علیزایی مشهور به زبیر که یکی از تبهکاران شناخته شدۀ روستای بنیاد کمانه است، ساعت هفت صبح در روستای کمانه آغاز میگردد. افراد طالبان روستا را محاصره میکنند و برای مردم ابلاغ مینمایند که دو نفر مسافر در روستای شما است، اگر آنها را تسلیم کنید ما به شما غرض نداریم. اما اگر تسلیم نکردید و ما با تلاشی آنها را یافتیم باز حق شکایت ندارید.
بعد از این که موسفیدان قریه پا در میانی میکنند، ملا داوود وارد خانه حاجی عبدالظاهر میشود. منبع از قول ملا داوود اظهار میدارد که او با مولوی مهدی مصافحه و بغل کشی میکند و مولوی مهدی به ملا داوود میگوید که مرا نکشید، تحویل مسئولین تان بدهید.
ملا داوود برایش میگوید که کسی ترا نمیکشد. آنگاه مولوی مهدی را سوار موتر خود میکند و به طرف شهر هرات حرکت مینمایند. در مسیر راه وقتی به حوالی روستای جوینو میرسند، ملا داوود، مولوی مهدی را از موتر پایان کرده، او را هزاره بغاوتگر خطاب میکند و آنگاه به فجیعترین شکل با شلیک های متعدد به سر و رویش میکشد.
منبع اعتقاد دارد که دستور طالبان به ملا داوود همین بوده که مولوی مهدی را در مسیر راه بکشند.
دوستان مولوی مهدی، کامران علیزایی و حاجی صادق قادری را مسئولین درجه یک مرگ او میدانند، زیرا طالبان از طریق آنها از موجودیت مولوی مهدی در روستای کمانه آگاهی حاصل کرده اند..
آریاپرس در حالی که امکان تایید یا رد این گزارش را ندارد، در تلاش دست یافتن به جزییات بیشتر از این حادثه است.