سیاست

تقابل اسلامیت و افغانیت (طالبان دین‌گرا و طالبان قوم‌گرا)

داکتر محیی الدین مهدی

در مذاکرات دوحه جناح قوم‌گرای طالبان از تمامیت آن گروه نمایندگی می‌کرد؛ بروز اختلاف میان این جناح و جناح دین‌گرا، بر سر برخي از فتواهای ملا هیبت‌الله آخوند، ناشی از عدم حضور جناح اخیر در آن مذاکرات می باشد.
امریکا به سادگی توانست با جناح قوم گرا به توافق برسد؛ زیرا این کشور هیج نوع حساسیتي در برابر خواست‌ها و عمل‌کردهای قوم گرایانه‌ی طالبان ندارد. مقامات امریکایی به ندرت از کوچاندن‌های دسته‌جمعی مردمان شمال و مناطق مرکزی افغانستان و کشتار‌های هدفمندانه‌ی هزاره‌ها و تاجیک‌ها انتقاد کرد‌ه‌اند. اما، در برابرِ اقدامات-حتی‌ اظهار نظرهای- دینی طالبان واکنش‌های جدّی نشان داده اند. وضع محدودیت، سپس صدور حکم ممنوعیتِ تحصیل و کار زنان، با عکس‌العمل شدید آن کشور مواجه گردید.
اما وقتي طالبان خلاف تعهداتي که در این راستا سپرده‌اند، عمل می‌کنند، و برنامه‌های بنیاد‌گرایانه‌ی دینی را پیش می‌برند، اعتراض امریکا و متحدین آن‌را برمی انگیزد؛ و حتی پای بحثِ قطع کمک‌ها را به میان می‌کشد. 
در حالي‌که پیش‌بُرد برنامه‌های قومی، هدف مشترک هر دو جناح می‌باشد؛ جناح قوم‌گرا که عباس استانکزی، امیرخان متقی و گروه حقانی از نمایندگان شناخته شده‌ی آن می‌باشند، استدلال می‌کنند که تندروی‌های دینی برخي‌ها در دوره‌ی قبلی، دولت طالبان را ساقط ساخت؛ این‌بار، نباید منافع ملی را که همانا استحکام اقتدار قومی پشتون‌هاست، قربانیِ آن تندرویی‌ها نماییم. اما جناح دین‌گرا استدلال می‌کند، که اگر تاکید روی اسلامیت و شریعت نباشد، به مخالفت اکثریت مردم افغانستان مواجه خواهیم شد؛ زیرا شعار«اسلامیت» پوششي است برای ساکت ساختن همه‌ی مردم افغانستان؛ درحالي‌که شعار «افغانیت» فقط پشتون‌ها را راضی خواهد ساخت!

نوشته های هم‌سان

هم‌چنان بنگرید
Close
Back to top button