سیاست

طالبان از سرناچاری به فرهنگ جاهلی چنگ می زنند

نویسنده: محمود غزالی

آن‌گونه که رسانه ها و کاربران شبکه های اجتماعی گزارش کرده اند، وزیر دفاع طالبان در مراسم به خاک سپاری ملاعزت قندهاری فرمانده ارشد طالبان که طی نبرد های اخیر در پنجشیر کشته شد، مردم قندهار را دستور آمادگی برای جنگ با مردم پنجشیر داده است. این خبر حامل پیام های تلخ برای همه مسلمان ها به ویژه مردم افغانستان است، و آغاز شکست ایده خلافت وامارت خواهی و وحدت امت اسلامی به حساب می آید، که جریان های اسلامی بخاطر آن مردم را کر کرده بودند.

استفاده ابزاری از قوم ونژاد میان سیاستمداران چیز جدیدی نیست، در حکومت جمهوریت هم گاهی کرزی وغنی وگاهی عبدالله وعطا از این ایده استفاده می کردند و در تاریخ افغانستان چنین سیاست هایی ازطرف عبدالرحمن خان و نادرشاه وسلسله های افغانی یکی از روش های متعارف در سرکوب مخالفان حکومت ها بوده است.

اما طالبان که داعیه خلافت روی زمین را بر اساس (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ) در بیست وپنج سال تبلیغ می کردند، چگونه به این ایده روی آورده اند؟ مگر خدا وپیامبر وارزش های اسلامی تا به قدرت رسیدن به درد می خورد؟ وبعد از آن باید همه را بدور انداخت؟

در گذشته طالبان برای فریب افکار عمومی در افغانستان و جهان اسلام از داعیه اسلام، آزادی واستقلال استفاده می‌کردند؛ به همین لحاظ عساکر بی‌مزد زیادی از چچن و پاکستان وکشورهای عربی پیرامون خود گردآوردند که در جنگ ها ودرعملیات های تهاجمی و انتحاری نقش اساسی داشتند

واقعیت امر این است که بعد از شکست شوروی و حکومت کمونیستی در افغانستان قدرت به دست تاجیکان افتاد، این روند نه برای پاکستان که همواره تلاش داشت تا حکمیتار را به قدرت برساند خوشایند بود و نه برای پشتون ها که خود را حاکمان بلامنازع افغانستان می دانستند؛ به همین لحاظ حکومت تروریست پرور پاکستان از بدو بوجود آمدن حکومت مجاهدین راه دشمنی را در پیش گرفت و از اینکه در ایام جهاد استخبارات این کشور توانسته بود که در رگ رگ جامعه افغانستان نفوذ کند، آستین بالا زد تا جلو موفقیت حکومت اسلامی را بگیرد، وبهترین گزینه برای ناکام سازی مجاهدین در افغانستان قوم پشتون بود که با داعیه حاکمیت پشتون زیرپوشش علما و طالبان علم، قندهاری ها را وارد کارزار کرد. آنچه که به موفقیت این پروسه کمک کرد جهل و بی سواد گسترده در میان قبایل پشتون و فساد و بی بندوباری حاکم در مناطق مختلف افغانستان بود. قندهاری ها توانستند حکومت مجاهدین را سقوط دهند و به نظر آن ها حیثیت برباد رفتۀ پشتون ها را دوباره آعاده کردند، اما پنج سال جنگ در برابر حکومت مجاهدین قربانی های زیادی ازاین مردم گرفت. دوستی قصه می کرد که در قندهار در سال های اول حکومت کرزی جوان کمتر دیده می شد؛ زیرا جوانان قندهای در میدان های جنگ کشته و اسیر شده بودند، که اسیرهای شان پس از مداخله وتجاوز امریکایی ها از زندان های پنجشیر رها گردیدند.

حامد کرزی هم بخاطر اینکه قندهاری بود وپدرش از بزرگان این منطقه به حساب می آمد، پس از فروپاشی نظام طالبان با آن ها مدارا کرد؛ گزارش هم هایی در دست است که در ایجاد دوباره طالبان، کرزی وامریکایی ها نقش اساسی داشته اند.

به هرحال در گذشته طالبان برای فریب افکار عمومی در افغانستان و جهان اسلام از داعیه اسلام، آزادی واستقلال استفاده می‌کردند؛ به همین لحاظ عساکر بی‌مزد زیادی از چچن و پاکستان وکشورهای عربی پیرامون خود گردآوردند که در جنگ ها ودرعملیات های تهاجمی و انتحاری نقش اساسی داشتند، اما پس از تجاوز این گروه به ولایت پنجشیر تمام داعیه های شان نقش بر آب شد. پنجشیری که رمز مبارزه در برابر اشغال و تجاوز به حساب می آمد و در بیست سال حضور امریکایی ها مردم این ولایت یک نظامی امریکائی را در پنجشیر اجازه حضور ندادند، این ولایت آماج حملات بی رحمانه طالبان قرار گرفته و سقوط کرد. اما سقوط پنجشیر درحقیقت سقوط اندیشه های تروریستی طالبان بود. آن ها پنجشیر را برای افراد خود مرکز کفر و الحاد وامریکایی و روسی و دشمنی با اسلام معرفی کرده بودند، مگر زمانی که این افراد وارد پنجشیر شدند، مردم این سرزمین را متدین ترین مردم دنیا یافتند و نوجوانان شان را دانشمندتر از مولوی های پوشالی خود. روزی یک طالب، چوپانی را در دره حصارک ایستاد می کند و می پرسد که در یک روز چند بار نماز فرض است؟ چوپان پاسخ می دهد که پنج بار. بعد چوپان رو به طالب کرده می پرسد: فرایض نماز کدام ها اند؟ حضرت طالب پاسخی داده نمی تواند؛ به همین لحاظ طالبان در پنجشیر جرات امامت نماز را ندارند. واندک طالبان با وجدانی که در صفوف این ها بودند با دیدن وضعیت ریش خود را تراشیده وسلاح خود را به زمین گذاشته به پاکستان و یا ایران فرار کردند.

حالا که می بینید وزیر دفاع طالب بحث قوم را مطرح می کند از سرناچاری است، دیگر داعیه‌ای برای شان باقی نمانده است، که بتوانند آدم های ساده لوح را فریب دهند، مردم از فساد حکومت قبلی به ستوه آمده بودند حالا که می بینند حکومت سابق در فساد به گرد این ها نمی رسد؛ نه در فساد اخلاقی و نه در فساد مالی واداری. در ولایت پنجشیر رشوه گرفتن و رشوه دادن حتا در حکومت فاسد قبلی کار سختی بود، حالا در حضور مردم با صدای بلند صدا می زنند که هرکس چنین پولی پرداخت کند بیومتریک می شود و اگر نکند نمی شود.

چه شد اسلامیت؟ چه شد عدالت؟ چه شد آرمان هایی که بخاطر آن صدها هزار انسان این سرزمین را تحمیق کرده بودند؟ این واقعیت را باید بچه ملا محمد عمر بداند که داعیه قومی از ناکامترین داعیه ها در افغانستان است، آنگونه که اشرف غنی از آن جان به سلامت نبرد ملاهای قلابی هم نه جان به سلامت می برند ونه مال.

نوشته های هم‌سان

هم‌چنان بنگرید
Close
Back to top button