حمله انتحاری مرگبار در مسجدی در پشاور، پاکستان؛ تبعات سیاسی و اقتصادی آن
آریاپرس
از پشاور گزارش میرسد که انفجاری در مسجدی که داخل محوطهی فرماندهی پولیس ایالت خیبر پختونخواه، موقعیت دارد، اتفاق افتاده است. این حمله حین نماز ظهر صورت گرفت که سبب کشته و زخمی شدن ده ها تن گردید. گفته میشود در این انفجار حدود 48 تن کشته و بیش از 150 تن زخمی شده اند. رقم کشته شده ها در حال افزایش است. اکثریت کشته و زخمی شدهگان این رویداد افسران پولیس پاکستانی هستند.
تحریک طالبان پاکستان یا تی تی پی، مسئولیت این حمله را برعهده گرفته است.
تی تی پی اعلان کرده است که آنها این حمله را در پاسخ به کشته شدن خالد خراسانی، یک تن از فرماندهان این گروه انجام داده است.
تحریک طالبان پاکستان که از پایگاه های قوی در داخل افغانستان و حمایت گروه طالبان برخوردار اند، در این اواخر تحرکات نظامی و فعالیت های خشونتبار خود را افزایش داده اند. حکومت پاکستان در طی سال گذشته با فرستادن دیپلمات ها و سیاستمداران ارشد خویش به افغانستان تلاش کرد تا طالبان افغانستان، تی تی پی را مجبور به صلح با حکومت آن کشور نمایند، اما این تلاش ها نتیجهی ملموسی منجر نشدند.
برخی گزارش ها خبر از نزدیکی تی تی پی با دولت هند میدهند، که بدون شک مایهی تشویش دولتمداران پاکستانی است.
استخبارات نظامی پاکستان با تایید این مورد که تی تی پی عامل این حمله بوده است، تهدید کرده است که در برابر عاملان این حمله با قاطعیت برخورد خواهد کرد.
آریاپرس برای دریافت جزییات بیشتر در رابطه به تبعات این حمله و در مجموع تحرکات نظامی تی تی پی در پاکستان جویای دیدگاه آقای عارف حسن آخندزاده نویسنده و تاریخدان پاکستانی گردید.
آقای آخندزاده معتقد است که تی تی پی با حمله به یک منطقهی شدیداً حفاظت شده که مربوط به پولیس پاکستان میشود،به حکومت پاکستان پیام فرستاده است که افراد و اعضای آنها در تمام سطوح نهادهای امنیتی پاکستان نفوذ دارند و آنها توانایی حمله بر اهداف شان را در سرتاسر پاکستان دارا میباشند.
براساس گزارش سالانهی انستیتوت مطالعات صلح پاکستان (PIPS) در طول سال 2022 حدود 262 حمله تروریستی در پاکستان اتفاق افتاده است که عامل مهمترین این حملات تی تی پی بوده است. گفته میشود حملات تروریستی در سال 2022 نسبت به سال قبل 27 درصد افزایش داشته است که این امر بیتردید به موجودیت پناهگاه های امن گروه تی تی پی در افغانستان رابطه مستقیم دارد.
تبعات اقتصادی این حمله
شاخص های بازار های بورس نشان میدهند که در پی این حمله نرخ کلدار پاکستان افت کرده است. سقوط نرخ کلدار پاکستانی در شرایطی که پاکستان با مشکلات فراوان اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، بیتردید خبر خوشی به دولتمداران و نظامیان پاکستانی نیست. به قول آقای آخندزاده «همین دو روز قبل حکومت پاکستان به دستور صندوق بین المللی پول، قیمت نفت و فرآورده های نفتی را تا 20% افزایش داد که سبب جیرهبندی نفت در بسا از شهرهای پاکستان گردید. وضعیت برق نیز در پاکستان تعریفی ندارد»، در همین هفته گذشته سرتاسر پاکستان برای چندین ساعت بیبرق بود، از جانب دیگر گزارش های از کمبود شدید ذخایر ارزی دالری در بانک مرکزی پاکستان میرسد. در همین حال هنوز تجار و شرکت های پاکستانی به واردات اجناس لوکس از جمله موتر های خارجی ادامه میدهند؛ عملی که روند تخلیه ذخایر دالری پاکستان را سرعت میبخشد.
پاکستان در دامی افتاده است که برای افغانستان آماده کرده بود
حکومت پاکستان که در دهه 90 میلادی گروه طالبان را از میان شاگردان مدارس دینی در پاکستان و برخی فرماندهان مجاهدین افغانستان که بیشتر مربوط به تنظیم های حزب اسلامی مولوی خالص، حزب اسلامی گلبدین و عدهی دیگر بودند، ایجاد کرد، اینک با ظهور و قدرتمند شدن تحریک طالبان پاکستان، خود در دامی افتاده است که برای افغانستان کار گذاشته بود.
فعالین شبکه های اجتماعی و نظامیان پاکستانی به گونهی گسترده از پیروزی طالبان در افغانستان در اگست 2021 تجلیل کردند. به قول آخندزاده «همین چند ماه پیش بود که فعالان تبلیغاتی و «تحلیلگران» خودسر پاکستانی در رسانه های اجتماعی سقوط کابل و رژیم دست نشانده آمریکا و فرار اشرف غنی را به دست طالبان جشن میگرفتند». آخندزاده باور دارد که پاکستان اینک حاصل آنچه را که خود کِشت کرده است، درو میکند. آقای آخندزاده با مصرعی از حافظ تصویر این وضعیت را به دست میدهد:
هرکسی آن درود عاقبت کار، که کشت
پرسش اساسی اما اینجاست که دولت های غربی، به ویژه امریکا و انگلیس که از حامیان اصلی حکومت پاکستان به شمار میروند تا چه حدی به گروه های نظامی مخالف حکومت پاکستان مجال گسترش دامنه فعالیت های شان را خواهند داد؟ زمانی که به یاد بیاوریم پاکستان یک قدرت هستوی است، این پرسش جدیتر مطرح میگردد، زیرا افتادن توانایی های هستوی پاکستان به دست گروه های تروریستی و رادیکال اسلامی که یکی از اهداف اساسی آنها است، بدون تردید معادلهی برخورد با گروه های تروریستی را به گونهی بنیادین تغییر خواهد، چیزی که کشورهای غربی دوست ندارند با آن مواجه گردند.