توسعه انسانی با بررسی شاخصهای آن در افغانستان[1]
بخش سوم
جاوید راحل دانشجوی دکتری تخصصی اندیشه سیاسی

2 – 5. دستیابی به دانش

دانش به وسیله ترکیبی از میزان سواد بزرگسالان و نسبت ثبت نام خاص ترکیبی در آموزش ابتدائی، متوسط و دانشگاهی (میانگین سالهای تحصیلی) اندازه گیری میشود. مهم ترین اقدامات کشورهای جهان اول یا توسعه یافته در شاخص دوم یعنی دانش از این موارد آغاز میشود: اهمیت دادن به نقش معلم و طولانی کردن مدت کارآموزی و بازآموزی تربیت معلم؛ گسترش کمی و کیفی تربیت معلم متناسب با رشد و گسترش آموزش و پرورش؛ تحول در برنامههای آموزشی، محتوای کتابهای درسی و اضافه شدن منابع دانش و اطلاعات از قبیل: روزنامهها، کتابخانهها، موزهها، فیلم، برنامههای رادیویی و تلویزیونی، تئاتر، رایانه و میکرو الکترونیک و…».
همچنان میانگین سالهای تحصیل در ده کشور بر تر در سال 2019 عبارت از آلمان، سویس، گرجستان، لیتوانی، لیتویا، اسرائیل، ایالات متحده آمریکا و انگلستان بالاتر از 13 سال و هم چنان کشورهای چون نیجر، چاد، مالی، گینه و ایتوپی با کمتر از 3 سال پائین ترین میانگین سالهای تحصیلی را دارند. (گزارش توسعه انسانی، 1399)
3 – 5. دسترسی به منابع استاندارد زندگی
استاندارد زندگی به وسیله GDP یعنی سرانه ملی[1] یا در آمد اندازه گیری میشد. درآمد سرانه ملی به معنی میزان سهم هر شهروند از تولید ناخالص داخلی کشور است. برای بدست آوردن سرانه ملی کشورها، میزان تولید ناخالص داخلی بر جمعیت کشور تقسیم می شود. چون تولید ناخالص داخلی در برگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید میشود پس معنای سادهتر درآمد سرانه این است که به ازای هر نفر در یک کشور چه میزان درآمد وجود دارد.
در همین حال باید توجه داشت که درآمد سرانه گرچه می تواند نشانگر میزان ثروت یک کشور نسبت به دیگران باشد اما نمی تواند تصویر دقیقی از وضعیت اقتصادی کشورها نسبت به سایرین ارائه دهد. در بعضی کشورها درآمد سرانه بسیار پایین است، به طوری که تفاوت درآمد سرانه کشورهای فقیر و غنی، موجب شده که حدود یک میلیارد فقیر مطلق و ۸۴۰ میلیون گرسنه و دو میلیارد جمعیت که روزانه حدود دو دلار درآمد دارند، محصول این تبعیض باشد.
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی دو روش وجود دارد: یکی استفاده از ارزش اسمی نرخ ارز است. یعنی تولیدات ده سال کشور در بازار جهانی چه میزان ارزش داشتهاند. روش دیگر استفاده از روش نابرابری قدرت خرید است. معنی نابرابری خرید این است که چه مقدار پول در کشور (X) قدرت خریدی به اندازه همان مقدار در دیگر کشورها دارد. سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و کتاب واقعیتهای جهان سیا هر دو آمار را با هم ارائه میدهند. جدول کشورهای که بالاترین درامد سرانه را دارند.
درآمد سرانه (2019) | کشور | رتبه |
113196.5 دلار | لوکزامبورگ | 1 |
83716.8 دلار | سوئیس | 2 |
81151.9 دلار | ماکائو | 3 |
77975.4 دلار | نروژ | 4 |
77771.2 دلار | ایرلند | 5 |
69687.6 دلار | قطر | 6 |
67037.3 دلار | ایسلند | 7 |
65111.6 دلار | ایالات متحده آمریکا | 8 |
63987.1 دلار | سنگاپور | 9 |
59795.3 دلار | دانمارک | 10 |
در سال 2019 در آمد نا خالص یا (GNI) ده کشور برتر یعنی قطر، لوکزامبورگ، سنگاپور، امارات متحده عربی، برونی داراسلام، ایالات متحده آمریکا، ناروی، ایرلند، سویس و هانک کانگ بالاتر از 62 در صد و هم چنان نایجر، افریقای مرکزی، چاد، بروندی، سیرالیون، موزامبیک، یمن، لیبریا و چندین کشور دیگر پائینتر از 2 در صد بوده است. (گزارش توسعه انسانی، 2020)
6. گذارش توسعه انسانی
شاخص توسعه انسانی جدید ترین اطلاعات مربوط توسعه جهانی بوده که شامل برآوردهای ملی، منطقهئی و جهانی شامل 215 اقتصاد جهان را در بر میگیرد، که بصورت آمار سالانه در ماه اپریل بواسطه بانک جهانی نشر میشود. این آمار در واقع بیشتر از 800 شاخص جهانی را مورد بررسی قرار میدهد. و در هر سال چهار مرتبه در ماههای اپریل، جولای سپتامبر و دسامبر بروز میشود.
از سال 1990 همه ساله به نام گذارش توسط سازمان ملل و بانک جهانی انتشار یافته و کشورها بر اساس شاخصهای چون: آموزش، بهداشت، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، سیاسی و غیره مورد مقایسه قرار میگیرند لذا کشورها بر اساس میزان شاخص توسعه انسانی به چهار گروه تقسیم میشوند که: 1. گروه کشورهای با توسعه انسانی بسیار زیاد 58 کشور، 2. گروه کشورهای با توسعه انسانی زیاد 53 کشور، 3. گروه کشورهای با توسعه انسانی متوسط 39 کشور و 4. گروه کشورهای با توسعه انسانی کم 38 کشور میباشند.
ارزش عددی شاخص توسعه انسانی بین صفر و یک است که صفر مطلق و یک مطلق وجود ندارد، و فقط از نظر تقرب ریاضیکی امکان دارد که تقرب به صفر بدترین شکل توسعه انسانی و تقرب به یک عالی ترین و ایده آل ترین شکل آن محاسبه شده است. و با این معیار امکان مقایسه بین کشورها نیز بخوبی فراهم میشود. شاخص توسعه انسانی میانگین توسعه هندسی شاخصهای نرمال است که موفقیتهای هر بعد را اندازه میگیرند. برای محاسبه HDI دو مرحله لازم است:
نخست تعیین شاخصهای ابعاد: برای تبدیل نشانگرها به شاخصهای بین صفر و یک از مقادیر حداقل و حد اکثر استفاده میشود. حد اکثرها بیشترین مقادیری هستند که در دوره زمانی مثلاً 1980 تا 2011 مشاهده شده اند. مقادیر حد اقل برای امید به زندگی 20 سال برای متغییرهای تحصیل، صفر سال، و برای در آمد سرانه نا خالص ملی GNI صد دلار در نظر گرفته شده اند.
دوم شاخص توسعه انسانی میانگین هندسی شاخصهای سه بعدی است. وقتی که جنبه مقایسه بین المللی به میان میاید لازم است که هر سه جز به شکل یک شاخص بیان شود:
اگر (L max) یعنی بالاترین امید زندگی در کشورهای مورد بررسی باشد و (L min) یعنی پائین ترین امید زندگی در کشورهای مورد بررسی پس (L C) یعنی امید به زندگی در کشور مورد نظر بوده و چنین به دست میاید:
هم چنان اگر: (R max) یعنی بالاترین میزان با سوادی بزرگسالان در کشورهای مورد بررسی باشد و (R min) پائین ترین میزان با سوادی بزرگ سالان در کشورهای مورد بررسی باشد پس (R c) میزان باسوادی در کشور مورد نظر است.
(S max) و (S min) و (S c) که نشان دهنده میانگین سالهای تحصیلی هستند چنین نشان داده میشود:
که در این فورمول (W 1) وزنی که برای با سوادی در نظر گرفته شده 3/2 است و (W 2) وزنی است که برای سالهای تحصیلی در نظر گرفته شده 2/1 است. هم چنان شاخص در آمد پیچیده تر است لذا فرض بر این است که هرچه در آمد سرانه افزایش یابد نقش در آمد در توسعه انسانی کمتر میشود. بنا بر فورمول ذیل که:
(Y max) بالاترین سرانه تولید نا خالص داخلی تعدیل شده بر حسب قدرت خرید در کشورهای مورد بررسی و (Y min) پائین ترین سرانه تولید نا خالص داخلی تعدیل شده بر حسب قدرت خرید در کشورهای مورد بررسی و هم چنان (Y c) سرانه تولید نا خالص داخلی تعدیل شده بر حسب قدرت خرید در کشورهای مورد بررسی است. بنا بر این سه شاخص گفته شده که اجزای HDI هستند با یکدیگر جمع و بر 3 تقسیم میشوند.
نخستین بار در سال 1990 با قرار دادن مردم در مرکز فرایند توسعه هدف قرار گرفت که بیشتر با توجه به ملحوظات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی انجام یافت این گذارش توسعه انسانی هم چنان در بر گیرنده شاخص توسعه مرتبط با جنیست، سنجنش توانمندی جنسیتی و شاخص فقر انسانی با توجه به زمینه موضوعی در بحثهای توسعه کنونی را نیز در بر میگیرد که در گذارشات جدید مورد نظر اند. بنا بر این موارد استفاده از گذارش شاخص توسعه انسانی عبارتند از:
1. برای افهام این امر که معیار نهایی برای ارزیابی توسعه یک کشور به جای رشد اقتصادی ایجاد شده است. 2. برای پرسش در باره سیاستهای ملی کشورها طوری که اگر درآمد سرانه دو تا کشور یکسان باشد اما میزان توسعه انسانی متفاوت داشته باشند پرسش اصلی از چرائی این تفاوت بوده و برای سیاست گذاران راه حلهای مختلف دسترسی به اهداف توسعه سیاسی را فراهم سازد. 3. برای برجسته نمودن تفاوتهای زیادی در داخل یک کشور از نظر استانها، جنسیت افراد، قومیت و سایر گروههای اجتماعی و اقتصادی. (آصف زاده و پیری، 1383: 195)
منطقه | فهرست توسعه انسانی HDI |
کشورهای در حال توسعه | 0،468 |
آفریقای زیر صحرا | 0،263 |
جنوب آسیا | 0،309 |
کشورهای عربی | 0،515 |
شرق و جنوب شرق آسیا | 0،568 |
آمریکای لاتین و حوزه کارائیب | 0،728 |
کشورهای صنعتی | 0،919 |
جدول توسعه انسانی در مناطق مختلف جهان در سال 1992 منبع: (اسمیت، 1384: 38)
چیزی که در این شاخص مهم است تفاوتهای جنیستی از نظر میزان اشتغال دسترسی به امکانات بهداشتی، آموزش و پرورش و هم چنان در آمدهای فردی است که با توجه به برآوردهای احصائیههای برنامه انکشافی سازمان ملل متحد UNDP کشورها در این امر همیشه در نوسان میباشد.
یعنی در شاخصهای توسعه انسانی که همه ساله ارائه میگردد هیچ چیزی ثابت نیست و با توجه به تمام جوانب این شاخص رتبه بندی کشورها جابجا میشوند و اگر تحولات شاخص توسعه انسانی گام مثبتی داشته کشور مورد نظر در ردههای بالاتر قرار میگیرند و بر عکس در کاهش چنین شاخصهای به ردههای پائینتر تنزل میکنند.
چنین بر آورد میشود که در جنوب و شرق آسیا، اگر نرخهای مرگ و میر مادران، کودک کشی و نادیده گرفتن نیازهای تغذیهای دختران جوان وجود نداشتند، شمار زنان حدود یکصد ملیون نفر بیشتر میبود. (اسمیت، 1384: 39) توسعه انسانی به گونهای فزاینده در بر دارنده عاملهای سیاسی، مانند دموکراتیزه شدن و حمایت انجام شده از حقوق بشر، در نظر گرفته می شود. البته در اواخر دهه 1980 میلادی، فشار برای دموکراتیزه شدن و حاکمیت قانون از سوی شماری از عاملها که بصورت هماهنگ عمل میکردند افزایش یافت. (اسمیت، 1384: 39)
عوامل اساسی فرایند دموکراتیزاسیون ناکامی اقتصادی، اقتدار گرایی، برنامه تعدیل ساختاری مورد نظر کمک کنندگان، فروپاشی بلوک شرق و گسترش فزاینده جهانی شدن و دسترسی به منابع اطلاعات جمعی، رسانه ها وابستگی اقتصادی، سیاسی متقابل در عرصه بین المللی و غیره میباشد.
در گذارش 2010 غیر از موضوع بهداشت که همچنان با شاخص امید به زندگی در بدو تولد اندازه گیری میگردد، در خصوص دو موضوع دیگر متغیرهای جانشین تغییر کرده اند به این صورت که برای موضوع آموزش از دو شاخص متوسط طول دورهای که صرف آموزش میگردد (در افراد بزرگسال 25 سال به بالا) و طول دوره مورد انتظار برای تحصیل کودکان در سن ورود به مدرسه و برای موضوع سطح استاندارد زندگی به جای تولید نا خالص داخلی از سرانه در آمد نا خالص ملی GNI استفاده شده است. (مهدیلو و دیگران، 1394: 32)
نقشه جهان که بر پایه اندازه شاخص توسعه انسانی رنگبندی. بر پایه دادههای که در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۸ برای ۲۰۱۷ منتشر شده است. (منبع ویکی پیدیای فارسی، 1399)
۰٫۹۰۰ ۰٫۸۵۰–۰٫۸۹۹ ۰٫۸۰۰–۰٫۸۴۹ ۰٫۷۵۰–۰٫۷۹۹ ۰٫۷۰۰–۰٫۷۴۹ | ۰٫۶۵۰–۰٫۶۹۹ ۰٫۶۰۰–۰٫۶۴۹ ۰٫۵۵۰–۰٫۵۹۹ ۰٫۵۰۰–۰٫۵۴۹ ۰٫۴۵۰–۰٫۴۹۹ | ۰٫۴۰۰–۰٫۴۴۹ ۰٫۳۹۹ داده ناموجود |
[1] Gross Domestic Product