تروریستان بی نظیر!
محمود غزالی
در این اواخر سراج الدین حقانی وزیر داخله طالبان دریک گردهمائی ای در ولایت قندهار گفت:«تنها از زیر دست من 1500 انتحاری گذشته است. وافزود که آرمان هر انتحاری یا به تعبیر خودش هر استشهادی همین بود که ما از آزادی لذت ببریم».
شبکه حقانی ازجمله گروه های اسلامیی است که در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی ها بوجود آمده است، این شبکه با مرور زمان با شبکه های تروریستی بین المللی مانند القاعده وجریان های تروریستی دیگر واستخبارات کشور پاکستان ارتباط تنگاتنگی ایجاد کرده وبا هم همکاری هایی کرده اند. این داد وستدها بر افکار واندیشه های این ها تاثیر عمیقی گذاشت به گونۀ که درعرصه های فکری وتجربیات تروریستی از فرآوردهای گروه های تروریستی بین المللی استفاده اعظمی برده وخشن ترین و وحشتناک ترین عملیات انتحاری را در افغانستان در طول بیست سال گذشته با تجربیات القاعده وتمویل آی اس آی انجام داده اند وبخش انتحاری امارت طالبان همگی به این شبکه نسبت دارند که فعلا بیشترین شان را در مرزهای افغانستان با آسیای میانه جابجا کرده اند.
شبکه حقانی در ایام جهاد ضد شوروی ها مانند احزاب اسلامی دیگر حضور پررنگ در جبهات جنوب کشور داشت ودر تمام ایام جهاد یک بار هم در برابر عساکر شوروی ونظام کمونیستی عملیات انتحاری انجام نداد؛ زیرا چنین عملیاتی ازمنظر قرائت اعتدال حنفی که در افغانستان حاکم است مشروعیت نداشت و ندارد، اما پس از آمدن بنلادن از کشور سودان به افغانستان، این شبکه ارتباط تنگاتنگی با القاعده به رهبری بن لادن ایجاد کرد که حتا این ارتباطات به خویشاوندی هم کشید. حضور القاعده درافغانستان به ویژه پس از سقوط حکومت اسلامی مجاهدین وسرازیر شدن کمک های مالی القاعده به شبکۀ حقانی ، این شبکه را دچار دگردیسی فکری کرد تا اینکه تروریست های القاعده تحت نام حنفیت توانستند افکار افراطی خود را در درون این جریان زرق کنند و امروز شبکه حقانی نسخه مطابق اصل شبکه تروریستی القاعده واندیشه سلفی تکفیری است.
در احزاب هشتگانه اسلامی که در پاکستان ضد شوروی ها فعالیت داشتند، افراطی ترین آن ها حزب اسلامی حکمتیار بود اما پیروان این حزب، کسی را به آسانی تکفیر نمی کردند اما با آمدن عبدالله عزام به پشاور پاکستان و تاسیس مکتب خدمات و سپس پایه گذاری القاعده توسط بن لادن افکار سلفی های تندرو در میان جوانان مهاجر افغانستان به ویژه جوانان پشتون نفوذ گسترده کرده و آن ها را از نگاه فکری از خط اعتدال حنفی که مذهب عام مردم افغانستان است خارج کرد.
این که امروز میبینم وزیر یک کشور بخاطر اینکه مربی 1500 انتحاری بوده افتخار میکند، خیلی عجیب نیست؛ زیرا از دید اینها با چنین پیامی اوج موفقیت در مسیر افکار واندیشه های خویش را به تصویر می کشند.
چند روز پیش تعدادی از مامورین نزد والی ولایت پنجشیر مولوی قدرت الله رفته بودند، در جریان صحبت ها وی گفته است «هماهنگی واجرای عملیات استشهادی(انتحاری) در بیشتر از بیست ولایت از جمله ولایت کابل به دوش من بود». قابل ذکر است که ایشان گرچه از ولایت پنجشیر است اما به شبکه حقانی نسبت دارد، وبخاطر این فعالیت ها است که وی را والی ولایت پنجشیر ساخته اند در حالیکه از ابتدائی ترین سوادحکومت داری هم بهرهای ندارد.
اظهار نظرهای افتخارآمیز این چنینی دال بر چیست؟ با اینگونه اظهار نظرها چه می خواهند به دست آورند؟
اینکه می بینیم در شش ماه از تسلط این گروه بر افغانستان، این گروه حقوق زنان را نقض می کند، مخالفان خود را محکمه صحرایی می نمایند، مال ودارایی مردم را زیر نام غنیمت تصاحب می کنند، زنان وکودکان را اغتصاب کرده واز آن ها بهره جنسی می برند، وبه بهانه های مختلف مردم را لت وکوب می کنند، و زنان ومردان را سنگسار مینمایند. اگر این جنایت ها گویای فقط یک چیز باشند؛ گویای این حقیقت اند که امروز افغانستان تحت تسلط بزرگترین شبکه تروریستی ناقض حقوق بشر ودشمن دین، مدنیت و بشریت قرار دارد.
آنچه به نگرانی های مردم میافزاید دو چیز است:
یکی اینکه جامعه جهانی عکس العمل قابل ملاحظه ای در برابر این همه جنایات نشان نمی دهد وحتی درجامعه جهانی کشورهایی غربی و اسلامیی هستند که می خواهند برای روسفید کردن طالبان لابیگری کنند.
دوم اینکه برخی از مخالفان طالبان با میانجیگری استخبارات پاکستان می خواهند با این گروه گفتگو کرده و در حکومت سهیم شوند!! اگر چنین شود دیگراثری از ارزش های انسانی در افغانستان باقی نخواهد ماند و مردم مظلوم افغانستان نه تنها قربانی تروریستان حقانی بلکه قربانی تروریستان بین المللی خواهند شد. پیامد مدارا با طالبان در سطح بین المللی، باعث گسترش وتقویت جریان های تروریستی بین المللی می گردد؛ تروریستانی که قاچاق انسان، مواد مخدر، کشتارانسان های بیگناه در برابر پول و قاجاق اسلحه از پردرآمدترین منابع شان است. اگر این مدارا با طالبان ادامه پیدا کند، به زودی جامعه جهانی نتیجۀ سهل انگاری وبی توجهی خود را در پایتخت های اروپایی مشاهده خواهد کرد.