آیین برگزاری جشن نوروز در نزد شاهان قدیم
آیین ملوک عجم از گاه کیخسرو تا به روزگار یزدجرد شهریار که آخر ملوک عجم بود، چنان بوده است که روز نوروز نخست کس از مردمان بیگانه موبدِ موبدان پیش ملک آمدی با جام زرین پر می و انگشتری، و درمی، و دیناری خسروانی، و یک دسته خوید سبز رسته، و شمشیری، و تیروکمانی، و دوات و قلم، و اسپی، و بازی، و غلامی خوب روی، و ستایش نمودی و نیایش کردی او را به زبان پارسی به عبارت ایشان، چون موبد موبدان از آفرین بپرداختی پس بزرگان دولت در آمدندی و خدمت ها پیش آوردندی.
———————————————
آفرین موبدِ موبدان به عبارت ایشان
شها! به جشن فروردین به ماه فروردین آزادی گزین یزدان و دین کیان؛ سروش آورد ترا دانایی و بینایی به کاردانی؛ و دیرزی و با خوی هژیر؛ و شاد باش بر تخت زرین، و انوشه خور به جام جمشید و رسم نیاکان در همت بلند و نیکوکاری، و ورزش داد و راستی نگاه دار؛ سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز، و تیغت روشن و کاری به دشمن، و بازت گیرا و خجسته به شکار، و کارت راست چون تیر، و هم کشور بگیر نو، برتخت بادرم و دینار؛ پیشت هنری و دانا گرامی، و درم خوار، و سرایت آباد و زندگانی بسیار.
چون این بگفتی چاشنی کردی و جام به ملک دادی، و خوید در دست دیگر نهادی، و دینار و درم در پیش تخت او بنهادی، و بدین آن خواستی که روز نو و سال نو و هر چه بزرگان اول دیدار چشم برآن افگنند تا سال دیگر شادمان و خرم با آن چیز ها در کامرانی بمانند، و آن بریشان مبارک گردد، که خرمی و آبادانی جهان در این چیزهاست که پیش ملک آوردندی.نوروز شما عزیزان مبارک باد!