سیاست

طالبان قبله‌ی مردم را از طرف خدا به سوی خود دور دادند!

م. سالک

در اولین روز های هفته گذشته فرمان عجیب و غریبی از سوی گویا امیرالمؤمنین طالبان صادر گردید که بر اساس آن ملا امامان مساجد در سراسر افغانستان مکلف گردیدند، تا پس از این در خطبه های نماز جمعه نام ملا هیبت الله را تذکر دهند.
در بخش دیگر این فرمان به وزارت حج و اوقاف طالبان دستور داده شده است، تا موضوع و محتوای تبلغ نماز جمعه برای امامان مساجد را مشخص ساخته، در عین حال از نماز گزاران خواسته شده است، تا برای موفقیت امارت و بهروزی هیبت الله آخوند، “پسر گم نام ابلیس آخوند” دعای خیر نمایند.
بر اساس حکم شریعیت نام بردن از شاه و یا خلیفه عادل در حاکمیت اسلامی تحت شرایط خاص جواز دارد، آنهم به گونه اختیاری، یعنی اگر مسلمانان فکر می کنند که خلیفه شان عادل است می توانند در خطبه نماز جمعه از آن نام ببرند.
اما در مورد دستور جبری طالبان در پیوند به ذکر نام رهبر شان در خطبه های نماز جمعه سؤظن ها و تردید هایی وجود دارد.
اول اینکه ملا هیبت الله یک نام است و هیچ کس نمی داند که اکنون او در قید حیات است یا خیر.
از سوی دیگر در اسلام همه چیز آفتابی و روشن است و در هیچ حکم و دستور آن شک و شبهه‌ی وجود ندارد. به این ملحوظ منطقی نیست که مسلمانان یا حد اقل افراد خود طالبان امیرالمؤمنین شان را نشناسند و یا نبینند وقتی به تعبیر خود شان امیرالمؤمنین در نشست ۳ هزار نفری لویه جرگه به مردم پشت دور می‌دهد، یا روی ندارد که با مسلمانان روبرو شود و یا خود وی مهره ی از استحبارات شیطانی است.
در نخست ایجاب می کند تا قبل از اینکه از هیبت الله در خطبه نماز جمعه نام برده شود، رهبری طالبان باید منطق و دلیل پوشیده ماندن هویت امیر شان را برای مردم توضیح دهند.
از آن جائیکه اکنون دیگر امیرالمؤمنینی که تنها یک نام است و مردم افغانستان نمی دانند که یهود است یا نصارا، بی‌کتاب است یا باورمند به کتاب های آسمانی و این حق برای شان داده هم نمی شود تا فرا تر از این در مورد امیر شان تجسس کنند، چطور ممکن است مسلمان با ایمان و عقیده در خطبه‌ی که به نام چنین شیطانی خوانده می شود نماز جمعه‌ی شان را با اخلاص و ارادت ادا نمایند.
مردم افغانستان دقیق می‌دانند که طالبان ننگی به نام اسلام اند، چون همه دساتیر و علمکرد های آنان در مخالفت آشکار با احکام دین قرار دارد.
به گونه مثال در کدام آیت قرآنی و یا احادیث نبوی آمده است که قاری قرآن و عالم دین به جای مسجد و مدرسه سلاح برداشته مسلمان هموطن‌اش را تحت عناوین گوناگون سلاخی کند.
در کشوری که نیازمندان از گرسنه‌گی می میرند، در کجای دین آمده است که رهبران‌اش برای خالق بی‌نیاز خانه، یعنی مسجد بسازند؟
در حاکمیتی که صدای رعیت در گلو خفه ساخته شده و به رگبار بسته می شود، در کجای احکام اسلامی آمده است که برای صدا و برنامه های رهبران شان صدها بلند گو برای مساجد خریداری نمایند.
در نهایت حاکمیتی که با شعار دین و اسلام، اما با پول ۴۰ میلیون دالری هفته وار امریکایی ها تغذیه شده و با قطع آن محکوم به نابودی است، کدام عقل سلیم و مسلمان با ایمان پذیرفته می‌تواند که رهبر خیالی و گمنام چنین نظامی را به عنوان خلیفه و امیر پذیرفته و در خطبه به نام وی نماز جمعه ادا نماید.
مردم افغانستان اکنون نهایت مظلوم واقع شده اند و ناگزیرند فرامین و دساتیر حاکمیت جهل و ظلمت به نام طالب را که با زور سلاح و شلاق انفاذ می‌شوند در نظر داشته باشند، ولی اطمینان کامل دارم که پس از این صف های نماز گزاران در نماز جمعه به حد اقل خواهد رسید، قسمی که در جمعه گذشته شاهد حضور کم رنگ نماز گزاران در مساجد کابل بودیم و بی‌تردید این غیابت در جمعه پیشرو به حد اکثر خواهد رسید.

نوشته های هم‌سان

هم‌چنان بنگرید
Close
Back to top button