گزارش ها

آخندزاده: من هیچ تفاوتی بین طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان نمی‌بینم. هر دو گروه عقاید و قومیت یکسانی دارند

بهارچوپان

یادداشت آریاپرس: با توجه به تحولات سیاسی در کشور پاکستان که از یک‌طرف ثبات سیاسی را در این یگانه کشور اسلامی‌ی دارای اسلحه هستوی، به مخاطره انداخته است و از جانب دیگر قدرت‌مند شدن تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی)، که مستقیماً از افکار و اندیشه های طالبان افغانستان الهام می‌گیرند و روابط تنگانگ با این گروه تروریست دارند، خطر آغاز یک جنگ داخلی را حداقل در مناطق قبایلی و ایالت خیبرپشتون‌خواه پاکستان که تی تی پی در این مناطق نفوذ قابل توجهی دارد، بیش از هر زمان دیگر افزایش داده است. آریاپرس برای کنکاش در رابطه به وضعیت فعلی پاکستان، روابط آن کشور با طالبان افغانستان و تقابلش با تی تی پی گفتگویی را با آقای آخندزاده عارف حسن‌ خان، نویسنده، پژوهش‌گر تاریخ و فعال فرهنگی – اجتماعی پاکستان ترتیب داده است. آقای آخندزاده به قول خودشان به دنبال کشف تاریخ گمشده‌ی ایران‌شهر و تاجیک ها در پاکستان و سازمان‌دهی تاجیک های محلی برای شناخت و بازیابی هویت واقعی خود می‌باشد. آقای آخندزاده شغل دولتی دارد و در روستای خود مالک زمین های کشاورزی است. ایشان تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته های تاریخ و زبان انگلیسی به پایان رسانیده است.

آریاپرس: با سپاس از شما جناب  آقای آخنده زاده که دعوت ما برای گفتگو را پذیرفتید. اجازه بدهید نخستین پرسش را از شما به عنوان پژوهش‌گر تاریخ بپرسم. گذشته‌ی پاکستان را در وضعیت فعلی آن تا چه اندازه اثر گذار می‌دانید. آیا می‌توان گفت که آنچه امروز در پاکستان اتفاق می‌افتد، پیامد تصامیم و استراتیژی های سیاستمداران  گذشته‌ی پاکستانی است؟  

آخندزاده: بلی؛ در واقع درست است که بگوییم آنچه اکنون در پاکستان رخ می‌دهد نتیجه سیاست ها، رویداد ها و روی‌کرد های گذشته و گذشته‌گان آن است.  این کشور به دلیل فساد بی‌حد و حصر طبقات حاکم  که مجریان اصلی ژئوپلیتیک غربی بودند و از زمان ایجاد این کشور جعلی، به دریافت یارانه های رایگان و پاداش از سوی قدرت های بزرگ غربی خُو کرده است، با فروپاشی روبرو است. پاکستان کشوری جعلی است، زیرا بر خلاف سایر دولت‌ها برمبنای فرهنگ یا قومیت شکل نگرفته است. نام آن نه تنها نادرست است، بلکه معنی ندارد.  مجموعه‌ای از مناطق نامتجانس است که توسط امپراتوری بریتانیا کنار هم گذاشته شد و سپس به نخبگان اجتماعی فاسد و دست آموز سپرده شد؛ نخبگان فاسدی که آماده انجام وظایف شرارت بار، در این منطقه کلیدی برای اربابان بین المللی خود هستند.  از آن‌جایی که این نخبگان هیچ احساس تعلق نسبت به مردم و سرزمینی بنام پاکستان ندارند، یا  به بیان دیگر این‌جا ریشه ‌ندارند، منابع و دارایی ‌های عامه را  برای منافع شخصی، بی‌رحمانه و بدون شرم و اغماض غارت کرده و می‌کنند.

آریاپرس: اکثراً گفته و شینده می‌شود که پاکستان گرفتار برگشت موج  افراط گرایی شده است؛ آیا شما چنین تحلیلی را درست می دانید؟

آخندزاده: با توجه به نکاتی که پیشتر به آنها اشاره شد، اکنون  پاکستان، هفتاد و پنج سال پس از ایجاد آن از نظر ساختاری بسیار ضعیف و ناتوان شده است. از آن‌جایی که غرب اکنون در این منطقه شکست خورده است و دیگر علاقه‌ی به حضور نیابتی در این‌ منطقه ندارد، کمک های مالی آنها برای پاکستان در حال خشک شدن است. علاوه براین، وظایف شیطنت‌بار ژئوپلیتیکی پاکستان که زمانی برای اربابان انگلیسی-آمریکایی خود انجام می‌داد، اکنون شروع به ایجاد واکنش های نامطلوب خود در این‌جا کرده است. آن‌هم در زمانی که این کشور مبتلا به فساد است و توانایی مبارزه با آن‌را ندارد.  یکی از مهم‌ترین این وظایف شرارت بار، جهاد ضد شوروی سازمان سیا در افغانستان و متعاقب آن تشکیل گروه طالبان بود. قدرت نخبگان پاکستان برای حکومت داری تقریباً به صفر تقرب کرده است. آمریکا کمک های خود را متوقف کرده است، در این وضعیت طالبان و سایر شورشیان جهادی برای پر کردن این خلاء عجله دارند.

آریاپرس: همان‌گونه که می‌دانید تحریک طالبان پاکستان، اخیراً کابینه و دولت موازی خود شان‌را در مناطقی که قسماً تحت تصرف خود دارند، اعلان کردند. شما این رویداد را چگونه ارزیابی می کنید؟ این اقدام تی تی پی چه نکات ناگفته‌یی را در باره دولت پاکستان به ما بازگو می کند؟  

آخندزاده: اعمال و اقدامات تحریک طالبان پاکستان از نوامبر سال گذشته میلادی بدین‌سو به ما نشان می‌دهد که قدرت و توانایی دولت پاکستان، برای مهار شورشیان کاملاً به تحلیل رفته است در حدی که دیگر قادر به مقابله با شورشیان نیست. به ویژه در مناطق غربی رود سند که جغرافیای «ایرانی» کشور پاکستان و مسما به خیبر پختونخوا و بلوچستان می‌باشند.

آریاپرس: آیا  پس از اتفاقات اخیر و اعلان جنگ از سوی تی تی پی بر علیه دولت پاکستان، رابطه ارگانیک میان گروه های چون تحریک طالبان، جیش محمد، لشکر طیبه و امثال این‌ها با ارتش پاکستان، برهم خورده است، یا ارتش پاکستان، هنوز سررشته را به دست دارد؟

آخندزاده: رابطه هم‎زیستی بین ارتش پاکستان و تحت الحمایه های جهادی آن اولین ضربه کاری را پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 تجربه کرد. رویداد  حمله به  برج های دو قلو در نیوریاک امریکا، رژیم پاکستان را در وضعیت بسیار دشوار قرار داد.  آمریکا پس از آن حادثه  صراحتاً به پاکستان گفت که طالبان را نابود کند یا با عقوبت امریکا روبرو شود… این یک خواسته‌ی غیرممکن بود، زیرا در آن زمان، طالبان که بر کابل حاکم بودند، به محصول ارگانیک پالیسی های رژیم پاکستان و سیاست امنیتی آن تبدیل شده بودند.  بنابراین درجریان بیست سال پس از حمله به برج های تجارت جهانی در نیویارک، پاکستان به منظور حفظ بقای خود مجبور به انجام یک بازی دوگانه شد: از یک‌سو علیه شبه نظامیان جهادی اقدام کرد تا آمریکا را خشنود سازد و منافع خود را حفظ کند و از سوی دیگر مخفیانه به طالبان، شبکه حقانی و ملا عمر، کمک کرد و از آن‌ها در قلمرو پاکستان محافظت نمود. ملا عمر و اسامه بن لادن (تا زمانی که در سال 2011 توسط ایالات متحده پیدا و کشته شد) هر دو در پاکستان، بسر می‌بردند. حتی پس از کشته شدن بن لادن، ایالات متحده سکوت اختیار کرد زیرا هرگونه اقدام تلافی جویانه علیه پاکستان آشفتگی سیاست خارجی آن کشور را آشکار می‌کرد و باعث شرمساری ایالات متحده و پاکستان در سطح بین المللی می‌گشت.

آخندزاده: اعمال و اقدامات تحریک طالبان پاکستان از نوامبر سال گذشته میلادی بدین‌سو به ما نشان می‌دهد که قدرت و توانایی دولت پاکستان، برای مهار شورشیان کاملاً به تحلیل رفته است در حدی که دیگر قادر به مقابله با شورشیان نیست.  به ویژه در مناطق غربی رود سند که جغرافیای «ایرانی» کشور پاکستان، و مسما به خیبر پختونخوا و بلوچستان میباشند.

از سوی دیگر، رابطه نوکر مآبانه‌ی پاکستان با آمریکا و تن دادن رهبران پاکستان به خواسته های ایالات متحده، جهادی ها و طالبان را به شدت ناراضی می ساخت.

آریاپرس: از نظر شما اختلافات میان گروه طالبان، که در حال حاضر افغانستان را در اشغال دارند؛ با دولت پاکستان که هرازگاهی به شکل تنش های مرزی و لفظی بروز می‌کند، تا چه اندازه حقیقت دارد.

آخندزاده: بله تنش بین طالبان افغانستان و حامیان سابق پاکستانی آنها وجود دارد؛ زیرا اکنون پس از بیست سال این‌ها آن طالبان قدیمی نیستند. آن‌ها به مدت دو دهه به تنهایی علیه آمریکایی‌ها جنگیدند و هویت افغان- پشتون خود را تقویت کردند و دیگر از ژنرال های پاکستانی که غیر قابل اعتماد بودن شان برای طالبان ثابت شده است، دستور نمی‌گیرند.

آریاپرس: عده‌یی از تحلیل‌گران و کارشناسان منطقوی و بین‌المللی به این نظر اند که طالبان افغان، از نفوذ و رسوخ قابل ملاحظه‌ای در میان تحریک طالبان پاکستان برخوردار می‌باشند. شما در این‌باره چه فکر می کنید، آیا نفوذ طالبان افغان، بالای تحریک طالبان پاکستان، به آن اندازه‌یی است که  بتوانند تحریک طالبان پاکستان را دوباره به میز مذاکره با دولت پاکستان، برگردانند و زمینه برقراری آتش‌بس و متارکه دراز مدت را میان دو طرف فراهم  سازند؟

آخندزاده: من هیچ تفاوتی بین طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان نمی‌بینم. هر دو گروه عقاید و قومیت یکسانی دارند. فقط محل کار آن‌ها متفاوت است و به همین دلیل نام جداگانه دارند. ممکن است به زودی زمانی فرابرسد که خط دیورند دیگر وجود نداشته باشد و حتی این تفاوت نام ها دیگر وجود نداشته باشد.

 در مورد امکان کمک طالبان افغانستان، برای زمینه سازی مذاکره میان تحریک طالبان پاکستان با رژیم اسلام آباد، من فکر می‌کنم که اکنون اوضاع بسیار فراتر از آن پیش رفته است.

آریاپرس: همان‌گونه که می‌دانید دولت امریکا اعلام کرده است که از عملیات نظامی پاکستان علیه تی تی پی حمایت می‌کند. آیا این اعلام حمایت را می‌توان به مثابه چراغ سبز دولت امریکا، برای انجام عملیات نظامی در خاک افغانستان تعبیر کرد؟ اگر چنین باشد پیامد آن بالای روابط غیررسمی یا دی‌فاکتوی امریکا و غرب با طالبان چگونه خواهد بود؟

آخندزاده: همان‌طور که قبلاً گفتم، فکر می‌کنم آمریکا متوجه شده است که منافعش در این منطقه اکنون به حداقل رسیده است. آمریکا پس از بیست سال اقامت و هزینه های تریلیون دلاری به این نتیجه رسیده است که کنترل این منطقه غیرممکن است و به همین خاطر از کابل گریخت. هرگونه اظهاراتی که از سوی مسئولان کاخ سفید، در رابطه با مسایل این منطقه بیان میشود، ماهیت کاملاً سیاسی دارد و برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی شهروندان عادی طراحی شده اند.

 از سوی دیگر، هر گونه ماجراجویی نظامی پاکستان در آن سوی خط دیورند بسیار پرهزینه خواهد بود، زیرا این خطر وجود دارد که تمام خاک پاکستان را در معرض حملات تلافی جویانه و شدید طالبان قرار ‌دهد که به نظر می‌رسد مصمم و سازماندهی شده‌اند.

آریاپرس: به باور شما «جنبش تحفظ پشتون» به رهبری منظور پشتین، در میان مردم مناطق قبایلی از نفوذ و رسوخ بیشتر برخوردار اند، یا تحریک طالبان پاکستان؟

آخندزاده: از قضا زمانی که «جنبش حفاظت از پشتون» برای اولین بار در سال 2018 تشکیل و بلافاصله توسط رژیم اشرف غنی تمویل شد، ضد پاکستان بود. اما اکثر جریان های اصلی ناسیونالیست سیاسی پشتون مانند «عوامی نشنل پارتی» وغنی خان اچکزی، اکنون جانبدار دولت پاکستان اند. با توجه به رویداد های پسین طوری به نظر می‌رسد که دولت پاکستان، در تلاش است تا از حزب «عوامی نشنل پارتی» به عنوان یک نیروی «سیکولار» برای مبارزه با تحریک طالبان پاکستان استفاده برد. با این حال، هنوز زود است که بتوان گفت در این زمینه چه اتفاقاتی روی خواهد داد.

آریاپرس: پرسش آخر این‌که  عده زیادی از تحلیل‌گران مسایل منطقوی به این نتیجه رسیده اند، که بحران های داخلی پاکستان، به نقطه عزیمت به سال 1971 رسیده است و احتمال تکرار تاریخ  و وقوع تجزیه پاکستان برای دومین‌بار بسیار بالا و حتی قریب‌الوقوع  است. آیا پاکستان برای دومین‌بار در آستانه فروپاشی و تجزیه قرار دارد؟

آخندزاده: خوب همان‌طور که در بالا گفتم به نظر من در شرایط فعلی پاکستان قطعاً ضعیف شده است و بناء فروپاشی آن از امکان به دور نیست. من فکر می‌کنم که رژیم اسلام آباد کنترل خیبرپختونخوا، مناطق قبیله‌ی و بلوچستان را از دست خواهد داد. حتی ممکن در ازای عدم مداخله در پنجاب و سند، به طالبان پیشنهاد اِعمال کنترل در این مناطق را بدهد. اما اگر کمک های غرب متوقف شود، پنجاب و سند نیز دچار فروپاشی اجتماعی خواهند شد و نتیجاً رژیم با فروپاشی سیاسی مواجه خواهد گشت. لازم به ذکر است که در بلوچستان و سند جنبش های تجزیه طلبانه‌ی فعال از گذشته وجود دارد.

نوشته های هم‌سان

جواب دهید

Back to top button