بزکشی، حماسه و ارادهی معطوف به قهرمانی
جوانمرد پاییز
غایت ورزش
انسانها در تمامِ ورزشها خواهان نیرو و توانایی استند، و وقتی در میدان رقابت با همدیگر قرار میگیرند، خواهان پیروزی نیز میشوند. در میدانِ رقابت ورزشی، خواست نیرو با خواستِ پیروزی هماهنگ میشود و در نتیجهی همراهی این دو محرک، ارادهی شخص در بهترین حالتِ ممکن قرار میگیرد. و در صورتیکه عرصهی رقابت تنگتر باشد، تلاشِ شخص نیز به تبع آن چند برابر افزایش مییابد.
ارادهی برتر
ورزشکاران، بهویژه آنانکه رشتهی ورزشی خود را بهمنظور رقابت و پیروزی دنبال میکنند، انسانهایی دارای اراده و شرایط روحی و جسمی برتر اند. نکتهی مهمی که در تلاش ورزشکاران وجود دارد اینست که خواستِ نیرو و پیروزی صرفاً در ایشان محدود نمیماند. آنها با نمایشی که از هنر و قدرت خود ارائه میکنند، باعث تحریک ارادهی مخاطبان نیز میشوند. این تحریک ذهن و ارادهی مخاطبان، تنها در عرصهی ورزش محدود نمیشود، بلکه تأثیر آن میتواند در زمینههای دیگر زندگی آنها نیز متبلور شود و باعث شود تا آنها در عرصههای گوناگون خواهان پیروزی و فتح باشند.
برای تصدیقِ توضیحات بالا، مثالِ بزکشی را در میان میآورم:
زایش حماسه از روح بزکشی
بزکشی یکی از قدیمیترین ورزشهای مردمان سرزمین ماست. دربارهی پیشینهی آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. شاید این ورزش میراثِ «پسرانِ فریدون» است… عناصر موجود در این ورزش نشان از حماسههای کهن دارد. تفاوت این ورزش با رزمایشهای قدیم در کشاکش بر سرِ بردن مطلوب در دایرهی حلال است.
شور و شیههی اسپها و چُستی و دیوانگی پهلوانان بر میدان خاکی به این میماند که شما جلوهیی از قصهها و حماسههای کهن را از نزدیک تماشا بکنید. و بهگمانم بزکشی تنها ورزشی است که به این خوبی میدانِ جنگ قهرمانان کهن را بهتصویر میکشد.
تمام این امور، در نخست سبب انگیزش تخیل، هیجان و احساسات مخاطبان میشود. سپس، با توجه به نمایشِ ارادهی نیرو و پیروزی توسط پهلوانان، ارادهی مخاطبان نیز بهگونهی قابل توجهی تحریک میشود و تحت تأثیر قرار میگیرد.
بزکشی یا مبارزات آزاد؟
هیجان و تأثیری که در اثر تماشای بزکشی پدید میآید، با هیجان و تأثیر ورزشهای رزمی تفاوت دارد. مخاطبان ورزشهای رزمی خواهان غلبهی جسمی یک ورزشکار بر ورزشکار دیگر استند. مثلاً در مبارزات آزاد، اگر یکی از طرفها بیهوش و خونآلود شود، برای مخاطبان حتا رضایتبخش و لذتبخش بهنظر میرسد.
اما در بزکشی، با وجود تمام شور و هیجانی که این ورزش دارد، هدف ورزشکاران ناقص کردن جسم حریف نیست؛ بلکه هدف شان چیره شدن بر حریف با بردن بز و یا گوساله به دایرهی حلال است. لذتی که در میان مخاطبان بزکشی پدید میآید نیز، در لت و پار شدن ورزشکاران نیست. این تفاوت در تأثیرگذاری _ در صورتیکه بهجای بز یا گوسالهی واقعی، جسم شبیهسازی شده استفاده شود _ میتواند نوعی خشونت اصلاحشده را به نمایش بگذارد، و بهگونهیی، احساسات و خواست خشونت را در مخاطبان تربیت بکند.
بزکشی یا فوتبال؟
اگر بخواهم بزکشی را با فوتبال مقایسه کنم، به نظرم بزکشی با ارائهی تصویر زنده از رزمگاههای قدیم، و به دلیل پیوند عاطفی، تخیلی و ارزشیِ که با ریشهها و زمانههای کهن مخاطبان ایجاد میکند، از اهمیت ویژهیی برخوردار است. در هر دو ورزش، تیمها بهدنبال غلبه بر یکدیگرند و به این منظور تلاش و تکاپوی فراوان میکنند. ورزشکاران، حتا گاهی بین هم زد و خورد میکنند _ که البته درگیری فزیکی در این ورزشها نقش عَرَضی دارد و شامل اصول این ورزشها نمیشود.
بیشک فوتبال نیز بهعنوان یک ورزش مدرن میتواند گاهی دارای ارزش حماسی باشد؛ اما ارزش حماسی آن با تمام شور و هیجانی که دارد، با بزکشی برابر نیست. با بزکشی شما میتوانید در دم هزارههای دور را در تصور آورید و ارزشهایی چون پهلوانی، غرور و افتخار را بازیابید. در بزکشی شما برعکس مفهوم «فوتبالیست» در فوتبال، با مفهوم «پهلوان» مواجه استید. «پهلوان» بار معنایی اسطورهیی و تاریخی ویژهیی دارد. و اسپ در فرهنگ ما بسیار مهم است. مثلاً ارزش «رخش» در شاهنامه، گاهی به اندازهی قهرمانان والا و بلند است. همچنان، یک سلسلهی از حکمرانان ایران در تاریخ اسطورهیی ما، به پاس نجابت اسپها «اسپهها» نام گرفته است.
تکیه بر «ارادهی معطوف به قهرمانی»
با توجه به ماهیت بزکشی و تأثیری که میتواند بر مخاطبان بگذارد، و با تأکید به شباهتهای عناصر این ورزش با حماسهها، نتیجه میگیرم که بزکشی یکی از برترین ورزشهاست. در صورتیکه برخی عناصر دیگر به این ورزش افزوده شود، ارزش و تأثیرگذاری این ورزش چند برابر افزایش مییابد. مثلاً: موسیقی حماسی، لباسهای رزمی قدیمی، دکور شبیه به قصههای اساطیری و عناصر دیگری که هرچه بیشتر این ورزش را با حماسههای کهن همگون بسازد. در ساختن یا گزینش این عناصر، شاهنامه فردوسی میتواند منبع بسیار خوبی باشد.
پهلوانان این ورزش باید «پهلوان» باشند، جایگاه و نقش خود را در میدان و اجتماع درک بکنند و به ارزش این ورزش عمیقاً پی ببرند. چه بسا نیکو خواهد بود روزیکه زنان نیز همچو گردآفرید، تبدیل به پهلوانان چنین ورزشی شوند و در رقابتهای مستقل شرکت بکنند. در صورتیکه بزکشی بتواند با تکیه بر «ارادهی معطوف به قهرمانی» تمرین و بهنمایش گذاشته شود، تأثیری ژرف و بهسزا در تربیت افراد خواهد گذاشت.