رویکرد اسلامی به مسایل دموکراسی، آزادی بیان و هنر
احمد ذکی خاورنیا
یادداشت آریاپرس: کتاب مردم سالاری نوشته یکی از متفکرین معاصر اسلامی است که توسط پژوهشگر توانای کشور ما آقای احمدذکی خاورنیا به فارسی برگردان شده است. موضوعات مطرح شده در این کتاب همه شامل مباحث داغ در محافل فکری و سیاسی کشورهای اسلامی اند. در بسا از کشورهای اسلامی هنوز این مباحث به نتیجهای قطعی و نهایی نرسیده اند. کتاب حاضر تلاشی است برای رسیدن به یک پاسخ نهایی در رابطه به این مسایل.
مقدمه مترجم
هر مقاله و یا کتابی را که بنده نوشته و یا ترجمه میکنم، غالباً پاسخ به پُرسشی و یا حل شبههای و یا هم راهکاری برای مشکلی میباشد. کتاب حاضر که دارای حُجم کوچک و حامل مفاهیم بزرگی است، برای اصلاح ایدهای ترجمه شده است که بر بخشی از جریانهای اسلامگرا حاکم است و آن عبارت از این است که گویا مردم اهمیتی ندارند و برای اصلاح جوامع باید حکومت ایجاد کرد و هرگاه حکومت ایجاد شد، دیگر همه چیز سر بهراه خواهد شد. آنها سخنی از عثمان بن عفان را نقل می کنند که گفته است: «خداوند با حکومت کارهایی را انجام میدهد که با قرآن نمیشود انجام داد». به همین لحاظ برخی از اسلامگرایان تمام هموغم شان مسایل سیاسی است و برای مسایل دیگر هیچ اهمیتی قایل نیستند و کار شان به جایی کشیده که برای ایجاد حکومت اسلامی از هیچ جنایتی دریغ نمیورزند که شاهد مُدعای ما کارنامههای سیاه داعش، جبهه نصرت، بوکوحرام و دهها جریان تندرو اسلامی دیگر میباشد.
از جانب دیگر، ما و طیف دیگری از دانشمندان اسلامی به این باوریم که حکومت اسلامی فرآورد جامعه اسلامی است و هرگاه جامعه اسلامی اصلاح و به یک جامعه ایدهآل مُبدل گردد، بالتبع حکومت ایدهآل اسلامی هم تحقق خواهد یافت؛ زیرا حکومتها نمایندهگان مردم اند. پس هرگاه مردم اصلاح بودند، حکومتها هم خوب خواهند بود و اگر نبودند، توقع خوببودن از حکومتی که مردمش فاسد اند، توقعی بیجا و سادهلوحانه است. به همین لحاظ فرامین اِلهی هم در قرآن کریم و سُنت نبوی غالباً متوجه مردم و جوامع است تا حکومتها و زمامداران.
ناگفته پیدا است که خداوند عزوجل اُمت اسلامی را آخرین اُمت و حامل فرجامین پیام اِلهی برای بشریت قرار داده است؛ امتی که حامل مسئولیت بزرگ برای همۀ جهانیان است و آن عبارت از مسئولیت توحید و عدالت میباشد که دستیابی به چنین آرمانی بدون احساس مسئولیت در برابر وظایف بزرگ اِلهی اِمکانپذیر نیست. به همین لحاظ همواره مُخاطب آیات قرآنی در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی، اُمت اسلامی بوده است. برای اینکه گامبرداشتن در مسیر توحید و کار و تکاپو در شاهراه عدالت با مردم و توسط و به کمک مردم صورت میگیرد. عدالتی که در تحقق آن مردم نقش نداشته باشند، عدالت نیست و توحیدی که مردم را به سوی وحدت سوق ندهد، توحید نیست بلکه خود نوعی شِرک است.
متأسفانه بر جریانهای اسلامگرا تصوری حاکم است که گویا حکومت نقش اساسی در تطبیق و تحکیم شریعت اِلهی دارد و هر تلاشی غیر این به جایی نمیرسد. به همین لحاظ اسلامگرایان تمام توش و توان خویش را برای ایجاد حکومت اسلامی به مصرف میرسانند که در نتیجۀ آن تمام داروندار اُمت اسلامی را تباه کرده تا حکومت اسلامی ایجاد کنند! من نمیدانم حکومتی را که ایجاد می کنند، بر مزار کشتهگان خواهد بود و یا بر دیار زندهگان؟!
رویهمرفته، آنچه در این کتاب مورد بحث قرار میگیرد، این است که مُخاطبان خداوند در زمینه تطبیق فرامین اِلهی عمدتاً مردم اند و مردم نقش اساسی در ایجاد حکومت و مشارکت و مراقبت از آن دارند و کنارزدن مردم از صحنه و همه چیز را به حکومت سپردن و آن را مسئول اول و آخر دانستن مُخالف تعالیم والای اِلهی است. در حکومتهای خودکامه، مردم نقشی ندارند بلکه دیکتاتوران اند که سرنوشت مردم را رقم میزنند. در حکومت اسلامی اما نقش اساسی از مردم است و مردم حق دارند که زمامدار خویش را انتخاب و تعیین کرده و از کارنامههایش مراقبت نموده و در صورت عصیان از قوانین اِلهی، او را با نصیحت و فشار به مسیر درست سوق دهند. آنچه جامعه اسلامی را یک سر و گردن از جوامع دیگر برتر میسازد، این است که اصلاح حکومت و زمامداران در جامعه اسلامی تنها حق نیست، بلکه واجبی از واجبات آن به حساب میآید.