نامه‌ی از کابل
م. سالک
یادداشت آریاپرس: همکار خوب ما از کابل آقای م. سالک، یادداشتی را در واکنش به سخنان ملاهبت‌الله رهبر گروه طالبان فرستاده است که ادارۀ آریاپرس آن را بدو کم و کاست به نشز می‌رساند.
مولوی هبت‌الله آخندزاده، به ظاهر رهبر امارت تروریستی طالبان در نشست ملا ها در کابل:
بیست سال پیش در افغانستان کسی نمی‌توانست درباره شریعت حرف بزند، او یا زندانی می‌شد، یا شکنجه می‌شد، یا هم مورد ضرب وشتم قرار می‌گرفت. در نتیجه جهاد، دعوت بسوی الله آزاد شد.
-هدف ما رضای الله است. خواست های جهان که الله را ناراض می‌کند قابل قبول ما نیست.
-عالی جناب در اسلام دروغ نیست و مسلمان دروغ نمی گوید در ۲۰ سال گذشته هیچ کسی مانع و محدویت در ادای مناسک دینی ایجاد نکرده بود، بلکه این گروه جهل و وحشت شما بود که مساجد، خانقاه، شفاخانه، ترانسپورت شهری، بازار و هر جای دیگر را هدف قرار داده جوی خون جاری ساخنید.
-در اسلام همه چیز روشن و آفتابی است، چرا چهره منحوس، اظهار و گفتار شما در میان موجی از شک و تردید ها، ابهام و سو ظن ها قرار دارد، آیا خلفای راشدین نقاب بر چهره داشتند.
-این که جناب شما، یعنی امیر المومنین قلابی در قید حیات است و یا مانند امیران سلف خود در پاکستان مدفون است حدس و گمان های بی شماری وجود دارد. اگر مسلمان استید و کاسه‌ی زیر نیم کاسه نیست چرا به این حدس و گمان ها پاسخ گفته نمی توانید.
-جناب امیر المنافقین! اگر جنگ شما به خاطر اسلام بود شما در سال ۱۹۹۶ علیه حکومت اسلامی به رهبری پروفیسور برهان الدین ربانی بغاوت نمی‌کردید، یعنی جنگ شما به خاطر احراز قدرت و مزدوری بیگانگان است که از ابتدا تا کنون برای احراز آن از هیچ جنایتی دریغ نکردید.
-در ۲۰ سال گذشته بر خلاف ادعای شما مساجد پر از نماز گزاران، خانقاه ها به روی مسلمانان باز و در ادای مناسک دینی هیچ محدودیتی وجود نداشت، اما با تاسف پس از حاکمیت تروریستی شما صفوف نماز گزاران در مساجد با وجود جبر و اکراه شما تا ۷۰ درصد کاهش یافته، خانقاه ها به نام تهدید های امنیتی به روی مسلمانان بسته شده فضای اخوت، برادری، اعتماد، صمیمیت و زنده گی انسانی از کشور بر چیده شد.
-شما از خواست های جهان گفته اید که نمی پذیرید!
-جهان از شما چیزی دیگری نمی خواهد، جهان نگفته است که کسی نماز نخواند و یا روزه نگیرد.
جهان از شما می خواهد که برادر هموطن تان را سر نزنید و به حقوق انسانی و اسلامی شهروندان تان مانند یک انسان احترام قایل شوید.
-هرازگاهی نیرو های خارجی در ۲۰ سال گذشته حملاتی را بالای شما انجام دادند، ولی این شما بودید که با انجام حملات انتحاری از زن حامله، کودک، موی سفید، و جوانان هموطن تان به فجیع ترین شکل و شیوه انتقام گرفتید.
-در ۲۰ سال گذشته ملا ها مصروف تدریس و آموزش مسایل دینی برای اولاد وطن بودند، ولی پس از حاکمیت شما همین ملا های مدارس و مساجد را ترک گفته در وسایط زرهی به تعبیر شما کفار گشت و گزار کرده، مصروف شکنجه، سر بریدن و قتل عام مسلمانان شدند.
-از قدم نحس شما بود که پروردگار عالمیان دروازه های رحمت و برکت را در جغرافیای به نام اففانستان بسته، خشک سالی، توقف باران، پائین آمدن سطح آب های زیر زمینی، خشکیدن چشمه ها و کاریز ها را به عنوان نشانه ی قهر و غضب‌اش به شما هدیه داد.
-سرا زیر شدن سیلاب های مدهش در اکثر ولایت کشور، وقوع زلزله، طوفان، افزایش قمیت ها، فقر و فاقه، بیکاری، بی سرنوشتی، قحطی و دیگر بالا های طبیعی را مردم از قدم نحس شما تحمل می کنند
-بر اساس ارشادات و دستورات دین مبین اسلام، منطق مبارزه و جهاد، دعوت به اسلام، تامین عدالت، برابری، اخوت و برادری است، افزون بر اینکه این موارد در جغرافیای تحت حاکمیت شما احساس نمی شود، مبارزه شما از بنیاد باطل است، زیرا مردم افغانستان از قرن ها به این طرف مسلمان بوده و کفری در این سر زمین وجود ندارد تا آن را مبنا و اساس جهاد تان قرار دهید.
-خلفای راشدین به هدف تامین عدالت شبانگاه مخفیانه در شهر گشت و گذار می کردند، تا مبادا در جغرافیای تحت حاکمیت شان فردی شب گرسنه بخوابند.
-در حالیکه وضعیت فقر و بیچاره گی مردم اگر به شما قابل درک نیست، داستان غم انگیز تمام جهان شده، ولی در چنین وضعیتی مقامات امارت خود خوانده شما در سفر های شان طیاره های گران قیمت را چارتر می کنند.
-فقر، بد بختی، بی عدالتی، ظلم، ستم، قتل و کشتار، فساد، محرومیت، ذلت، مهاجرت، آوره گی، بی خانمانی پیامد به ظاهر جهاد و مبارزه شما برای مردم افغانستان است، حال شما و خدای تان که اسلام، شریعیت و عدالت در این سر زمین قبل از حاکمیت شما تامین بود یا اکنون !
اگر بر این پرسش پاسخ گفتید هر چند مزدور، قاتل، جنایتکار، دزد و مجرم استید، ولی حد اقل مسلمان گفته خواهید شد.
