فراموشی تاریخی یا «خون فروشی»
آریاپرس
به تاریخ چهارم تا ششم ماه سنبله (شهریور) 1402 هیأتی از شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران غرض ملاقات با گروه طالبان وارد کابل گردید. به گزارش همشهری آنلاین ابراهیم رضایی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران و یکی از اعضای این هیأت، طی یادداشتی هدف از این سفر را « بررسی برخی موارد و مسائل فیمابین و نیز توسعه و تعمیق روابط و بهرهگیری از ظرفیت این کشور [افغانستان] جهت تامین منافع ملی [ایران]» دانسته است. آقای ابراهیم رضایی در ادامهای این یادداشت خود به جزییات سفر و ملاقاتهای هیأت ایرانی با اعضای برجستهای گروه طالبان و برخی از روحانیون و شیعیان در کابل میپردازد.
او در بخشی از یادداشت خود مینگارد: « من با یک ذهنیت منفی راهی افغانستان شدم، انتظار داشتم که در کابل شهری پرحادثه با سختگیری های شدید معتقدان مذهب طالبان، حذف زنان از عرصه اجتماعی و حکومتی کاملاً پلیسی و امنیتی روبرو شوم».
او در ادامه جزییات ملاقات هیأت را با ملا متقی، وزیر خارجهای گروه طالبان چنین بیان میکند: «بعد از ظهر به ملاقات آقای امیرخان متقی وزیر امور خارجه افغانستان رفتیم، او مذاکره کننده ارشد طالبان با آمریکاییها در دوران گذشته بود. دیداری صریح و مفصل؛ خیلی شفاف مطالبات و دغدغههای خود درباره طالبان و افغانستان، حقابه هیرمند، تروریسم، شهادت دیپلماتها، ممنوعیت زبان فارسی، جایگاه شیعه و قوم هزاره در آینده افغانستان و… را در میان گذاشتیم.
امیرخان طبعی شاعرانه داشت و در ابتدای ملاقات و استقبال از ما این بیت شعر سعدی را خواند که «گر بر سر و چشم ما نشینی/ بارت بکشم که نازنینی». او تصریح کرد: «ما داعش و سپاه صحابه و جیشالعدل نیستیم، حنفی هستیم و نزدیکترین مذهب به تشیع، حنفی است.»
آقای ابراهیم رضایی مینویسد که وقتی متقی حساسیت را ما در مورد زبان فارسی دید، در مورد نقش فارسی زبانان در حکومت افغانستان «توضیحات داده و اظهار داشته است که پشتو شاخهای از زبان فارسی است».
جمهوری اسلامی ایران در چند مورد مشخص اختلافات جدی با گروه طالبان دارد؛ یکی از آن موارد موضوع کشته شدن دیپلماتهای ایرانی در سال 1377 در شهر مزارشریف توسط گروه طالبان است و یک مورد دیگر موضوع حقآبهای رودخانهای هلمند است که براساس اظهارات مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران طالبان مانع سرازیر شدن حقابه به ایران میگردند که این معضله زندهگی مردم در مناطق هم مرز با ولایت هلمند را به دشواریهای روبرو کرده است. آقای رضایی در مورد کشته شدن دیپلماتهای ایرانی در دوران حاکمیت اول طالبان در شهر مزارشریف در یادداشت خویش مینگارد که طالبان « کماکان زیر بار جنایت مزارشریف و شهادت دیپلماتها در مرداد ۷۷ نمیروند، از وزیر خارجه طالبان پرسیدم که پس چه کسی مرتکب آن جنایت شد، متقی گروههای غیرطالبان را عامل حمله معرفی کرد، علت جنایت هم بماند برای وقتی دیگر.» و اما در مورد حقابهای رودخانهای هلمند اظهار میدارد: « در موضوع حقابه هیرمند هم اخیراً تعدادی از کارشناسان کشورمان از سد کجکی بازدید کرده و تایید کردهاند که آبی برای انتقال (آن هم به مسافت ۷۰۰ کیلومتر) وجود ندارد، خشکسالی در افغانستان موجب شده تا میزان آبِ پشت سد به حداقل برسد. وزیر خارجه طالبان به صراحت گفت «اگر آب باشد و به شما ندهیم گناهکار هستیم.»
در ادامه آقای رضایی گزارش مختصری از ملاقات هیأت با اعضای شورای علمای شیعه افغانستان میدهد که در آن ملاقت آیت الله صالحی « توضیحاتی درباره تاریخچه و کارکرد آن [شورا] داد و برخی اعضا دغدغههای خود را بیان کردند». پس از آن در مورد شرح ملاقات با معاون وزارت داخله و معاون رییس الوزرای طالبان را ارایه میدهد.
در بخشی از این گزارش آقای ابراهیم رضایی به شرح دلایل مذاکره با طالبان میپردازد. او به صورت مشخص پنج دلیل را برای سفر به کابل و مذاکره با طالبان بر میشمرد که عبارت اند از پالیسی مذاکره با همه کشورها به جز اسرائیل در سیاست خارجی ایران، داشتن روابط حسنه با همسایگان، تغییر ماهیت طالبان، ظرفیت افغانستان برای واردات کالای ایرانی و رضایت اکثریت شیعیان افغانستان از طالبان تا آنجا که حتا طالبان را نسبت به حکومت جمهوریت بهتر میدانند. آقای رضایی در بخشی از گزارش خود تصویر منفیای را که از طالبان در رسانهها وجود دارد نادرست میداند و اظهار میدارد که « طالبانی که ما دیدیم با طالبانی که رسانهها روایت میکنند متفاوت است. طالبان (برخلاف آمریکاییها) کشت خشخاش و تجارت مواد مخدر را ممنوع کرده، امنیت افغانستان را (به طور نسبی) تامین کرده، با داعش سرسختانه مبارزه میکند و با شیعیان تعامل دارد. برخی از تصویرسازیها مبنی بر سختگیری به زنان و مذاهب هم دقیق نیست.»
این سفیدنمایی و تطهیر طالبان هم در ایران و هم در داخل افغانستان واکنشهای منفیای را برانگیخت. محمد حسین جعفریان، خبرنگاری و مستندساز معروف ایرانی که سالها در افغانستان بسر برده است و به خوبی با شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی افغانستان آشنا است، یادداشتی تحت عنوان «خاینان به مردم افغانستان از زبان امام جمعه کابل» در صفحهای انستاگرام خود نشر کرده است. در یادداشت آقای جعفریان آمده است: «حجتالاسلام “جعفری قندوزی” امام جمعه شیعیان کابل نمایندگان مجلس شورای اسلامی کشورمان که پس از سفر دو روزه به افغانستان دست به سفید نمایی طالبان زدند را سرزنش کرد. در همین خطبهها ایشان بشدت از جریان مستندسازان ایرانی که بجای نشر حقیقت به عمال طالبان بدل شدهاند انتقاد کرده و خطاب به آنان گفت: “این مستندسازها گنجشک را رنگ کرده جای قناری به مردم میفروشند. از خدا بترسید. اگر افغانستان گل و بلبل است با خانواده تشریف بیاورید اینجا زندگی کنید. شما از طالبان طالبانترید».
ویدیویی از حجةالاسلام جعفری قندوزی، اما جمعه شیعیان کابل که در یکی از مساجد شهر کابل سخنرانی میکرد، در شبکههای اجتماعی نشر شده است که او در آن ویدیو از اظهارات هیأت ایرانی پس از سفر دو روزه به کابل و تعدادی از مستندسازان ایرانی که گاهگاه به افغانستان سفر میکنند و ویدیوهای تهیه میکنند که گویا در افغانستان دنیا گل و گلزار است و هیچ مشکل و معضلهای وجود ندارد، به شدت انتقاد میکند.
این روحانی شیعه در سخنان خویش از مشکلاتی که شیعیان در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان دارند، سخن میزند. او با رد سخنان هیأت ایرانی، خطاب به آنها میگوی: «وقتی از وضعیت سیاسی و اجتماعی کشوری خبر ندارید، لطفاً برای ما نسخه ندهید. شما نمیتوانید با یک سفر دو روزه ادعا کنید که افغانستان شناس شده اید. ما توقع خیری از شما نداریم، لطفاً بر زخمهای مردم ما نمک نپاشید. بهتر است شما مشکلات خودتان را حل کنید و برای ما نسخه ندهید».
نزدیکی و گرمی روابط میان دولت ایران و گروه طالبان پس از سقوط نظام جمهوریت فعالین مدنی و فرهنگیای را که برای ایجاد وحدت در حوزهای تمدنی ما در کشورهای منطقه تلاش و فعالیت میکنند، به تعجب واداشته است. با این که انتظار میرفت ایران منحیث یک قدرت بزرگ سیاسی و فرهنگی در منطقه سیاست متفاوتی نسبت به گروه طالبان که از هیچ فرصتی برای نابودی ارزشهای فرهنگی و تمدنی حوزهای تمدنی ما دریغ نکرده و نمیکند، داشته باشد، اما برعکس دولت ایران نه تنها در صدد ایجاد روابط نزدیک با گروه طالبان گردید، تا آنجا که سال گذشته سفارت افغانستان در تهران را نیز به این گروه تسلیم کرد، بلکه گزارشهای وجود دارد که حکومت ایران از طالبان در بخشهای امنیتی نیز حمایت میکند و رهنماییها و مشورتهای لازم را به آنها میدهد.
حاکمیت طالبان بیتردید روزی در افغانستان به زوال خویش خواهد رسید. طالبان گروهی اند که خلاف جریان تاریخ حرکت میکنند و تاریخ به ما میگوید که جریانهای از این دست اگر چند صباحی هم فرصت داشته باشند، هرگز نمیتوانند پایدار و دایمی بمانند. مبارزه و مقاومت مردم افغانستان بالاخره به سلطهای نحس این گروه بر سرزمین مقدس ما نقطه پایان خواهد گذاشت، اما مردم افغانستان دوستان واقعی و دروغین خویش را در این دوران دشوار به خوبی شناختند.
طالبانِ امروز همان طالبانی اند که 25 سال قبل دیپلماتهای ایرانی را در مزارشریف به قتل رساندند، طالبانِ امروز همان طالبانی اند که در کوهدامن، پروان و کاپیسا سیاست زمین سوخته را اِعمال کردند، طالبانِ امروز همان طالبانی اند که در یکاولنگ هزارهها را فقط به دلیل این که شیعه هستند، قتل عام کردند؛ هیچ تغییری و تفاوتی در ماهیت طالب نیامده است. و اگر امروز یک عضو مجلس شورای اسلامی ایران به ثنا و ستایش از طالبان میپردازد، دلیلش نه در تغییر ماهیت طالبان بلکه در تغییر ذهنیت این جنابان و فراموشی تاریخیای است که دامنگیر ذهن شان شده است و یا این که به قول آقای جعفریان:
پای خندقها احد را ساختند…
خونفروشی کرده خود را ساختند…